Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: کتابخانه فارسی
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: مُطهـرات

مُطهـرات

(مسئله 76) يازده چيز، نجاست را پاك مى كند و آنها را «مطهرات» گويند:

1. آب؛ 2. زمين؛ 3. آفتاب؛ 4. استحاله؛ 5. انقلاب 6. انتقال؛ 7. اسلام؛ 8. تبعيت؛ 9. برطرف شدن عين نجاست؛ 10. استبراى حيوان نجاستخوار؛ 11. غايب شدن مسلمان و احكام اينها در مسائل آينده بيان مى شود.

1 . آب

(مسئله 77) «آب» با چهار شرط، چيز نجس را پاك مى كند:

اول، آنكه مطلق باشد؛ پس آب مضاف، مانند گلاب و عَرَق بيد، چيز نجس را پاك نمى كند؛

دوم، آنكه پاك باشد؛

سوم، آنكه وقتى چيز نجس را مى شويند، آبْ مضاف نشود و بو يا رنگ يا مزه نجاست هم نگيرد؛

چهارم، آنكه بعد از آب كشيدن چيز نجس، عين نجاست در آن نباشد. پاك شدن چيز نجس با آب قليل، يعنى آب كمتر از كُر، شرطهاى ديگرى هم دارد كه بعداً بيان مى شود.

(مسئله 78) ظرفى كه براى خوردن و آشاميدن مورد استفاده قرار مى گيرد اگر نجس شود با آب قليل بايد سه مرتبه شست، بلكه در كُر و جارى هم احتياط سه مرتبه است، اگرچه ارجح در كُر و جارى يك مرتبه است؛ ولى ظرفى را كه سگ ليسيده يا از آن ظرف، آب يا چيز روان ديگرى خورده، بايد اول با خاكِ پاك، خاكْ مال كرد و بعد با آب قليل دو مرتبه بايد شست و در آب كُر و جارى نيز بنا بر احتياط مستحب دو مرتبه شست، و همچنين ظرفى را كه آب دهان سگ در آن ريخته، بنا بر احتياط مستحب بايد پيش از شستن، خاكْ مال كرد.

(مسئله 79) ظرف نجس را با آب قليل، به دو صورت مى توان آب كشيد: يكى آنكه سه مرتبه پُر كنند و خالى كنند؛ ديگر آنكه سه دفعه قدرى آب در آن بريزند و در هر دفعه، آب را طورى در آن بگردانند كه به جاهاى نجس آن برسد و بيرون بريزند.

(مسئله 80) چيز جامد نجس بعد از برطرف كردن عين نجاست، پاك مى شود؛ امّا فرش و لباس و مانند اينها را اگر يك مرتبه در آب كُر يا جارى فرو برند كه آب به تمام جاهاى نجس آن برسد، و آن را طورى فشار يا حركت دهند كه آبِ داخل آن خارج شود، پاك مى شود.

(مسئله 81) اگر بخواهند چيز جامدى غير از بدن و لباس را كه به بول نجس شده با آب قليل آب بكشند، چنانچه يك مرتبه آب روى آن بريزند و از آن جدا شود، در صورتى كه بول در آن چيز نمانده باشد، پاك مى شود، و فرقى نيست كه بول خشك شده باشد يا تر باشد؛ و فرقى بين بول انسان و حيوانات حرام گوشت نيست؛ ولى بدن و لباس را بايد دوبار بشويند و در لباس و فرش و مانند اينها بايد، فشار دهند تا غُساله[1] آن بيرون آيد.

(مسئله 82) اگر چيزى به بول بچه شيرخوارى كه غذاخور نشده، نجس شود، چنانچه يك مرتبه آب روى آن بريزند كه به تمام جاهاى نجس آن برسد، پاك مى شود؛ و در لباس و فرش و مانند اينها فشار لازم نيست.

(مسئله 83) اگر ظاهر گندم و برنج و صابون و مانند اينها نجس شود، با آب كشيدن با آب قليل و كُر و جارى، پاك مى گردد؛ و اگر باطن آنها نجس شود، پاك نمى گردد.

(مسئله 84) اگر ظاهر برنج و گوشت يا چيزى مانند اينها نجس شده باشد، چنانچه آن را در ظرفى بگذارند و سه مرتبه آب روى آن بريزند و خالى كنند، پاك مى شود و ظرف آن هم پاك مى شود؛ ولى اگر بخواهند لباس يا چيزى را كه فشار لازم دارد، در ظرفى بگذارند و آب بكشند، بايد در هر مرتبه كه آب روى آن مى ريزند، آن را فشار دهند و ظرف را كج كنند تا غساله اى كه در آن جمع شده بيرون بريزد.

(مسئله 85) هر چيز نجس تا عين نجاست را از آن برطرف نكنند، پاك نمى شود؛ ولى اگر بو يا رنگ نجاست در آن مانده باشد، اشكال ندارد. پس اگر خون را از لباس برطرف كنند و لباس را آب بكشند و رنگ خون در آن بماند، پاك است؛ امّا چنانچه به واسطه بو يا رنگ يقين كنند يا احتمال دهند كه ذرّه هاى نجاست در آن چيز مانده، نجس است.

(مسئله 86) اگر ظرف يا بدن نجس باشد و بعد به طورى چرب شود كه از رسيدن آب به آنها جلوگيرى كند، چنانچه بخواهند ظرف و بدن را آب بكشند، بايد چربى را برطرف كنند تا آب به آنها برسد.

(مسئله 87) زمين سنگْ فرش و آجر فرش و زمين سختى كه آب در آن فرو نمى رود، اگر نجس شود، با آب قليل، پاك مى گردد، ولى بايد به قدرى آب روى آن بريزند كه جارى شود، و چنانچه آبى كه روى آن ريخته اند، از سوراخى بيرون رود، همه زمين پاك مى شود، و اگر بيرون نرود، بايد آب را از محلى كه جمع مى شود با وسيله اى مانند پارچه يا غير آن بيرون بريزند و بعد از بيرون ريختن آب، آن محل هم پاك مى شود.

(س 88) در منزل براى شستن لباسهاى كثيف و نجس از ماشين لباسشويى استفاده مى كنيم كه پنجاه ليتر آب ظرفيت دارد و به وسيله شيلنگ، داخل آن آب مى ريزيم، در ضمن تا پايان چرخش، آب به اندازه شير سماور داخل آن مى ريزد. آيا زمانى كه ماشين در حال چرخش است، آبى كه از داخل ماشين ترشّح مى كند، پاك است يا نجس؟

ج ـ مادام كه آب شير داخل ماشين مى شود، آب داخل ماشين پاك است و ترشّح آن نجس نيست، چون متّصل به آب كُر و معتصم به آن است. 22/10/71

(س 89) اگر موكتى كه به كف اتاقها مى چسبانند، نجس شود، آيا بايد آن را بكَنَند و تطهير نمايند يا راه ديگرى براى تطهير آن وجود دارد؟

ج ـ نيازى به كندن نيست، بلكه بعد از برطرف كردن عين نجاست، اگر آب را با فشار به وسيله شيلنگ روى آن بريزند و يا فشار دهند، به طورى كه آب درون آن خارج شود، پاك مى شود. 8/3/76

(س 90) نظر حضرت عالى درباره وسواس اين است كه فرد وسواسى نبايد به اين حالت خود اعتنا كند. بول و خون براى فرد وسواسى نجس است يا خير؟

ج ـ وسواسى نبايد به يقين خود اعتماد نمايد و حتّى اگر به خون بودن يا بول بودن يقين پيدا كند، برايش پاك است؛ مگر آنكه ديگران بگويند كه بول يا خون است. 28/12/72

2 . زميـن

(مسئله 91) «زمين» اجسام جامدى كه نجاست در آنها نفوذ نمى كند را با دو شرط پاك مى كند:

اول، آنكه گِل نباشد؛

دوم، آنكه اگر عين نجس مثل خون و بول، يا متنجّس، مثل گِلى كه نجس شده مثلاً در كف پا و ته كفش باشد، برطرف شود.

(مسئله 92) لازم نيست كف پا و ته كفشِ نجس، تر باشد، بلكه اگر خشك هم باشد، با راه رفتن يا باماليدن بر زمين پاك مى شود.

3 . آفتـاب

(مسئله 93) «آفتاب» زمين و ساختمان و چيزهايى كه مانند در و پنجره در ساختمان به كار برده شده، و همچنين ميخى را كه به ديوار كوبيده اند و چيزهاى ديگرى كه در زمين يا ساختمان ثابت هستند، گرچه جزء ساختمان حساب نشوند، با شش شرط پاك مى كند:

1. چيز نجس به گونه اى تر باشد كه اگر چيز ديگرى به آن برسد، تر شود. پس اگر خشك باشد، بايد به وسيله اى آن را تر كنند تا آفتاب آن را خشك كند؛

2. اگر عين نجاست در آن چيز باشد، پيش از تابيدن آفتاب، آن را برطرف كنند؛

3. چيزى از تابيدن آفتاب جلوگيرى نكند. پس اگر آفتاب از پشت پرده يا ابر و مانند اينها بتابد و چيز نجس را خشك كند، آن چيز پاك نمى شود؛ ولى اگر ابر به قدرى نازك باشد كه از تابيدن آفتاب جلوگيرى نكند، اشكال ندارد؛

4. آفتاب به تنهايى چيز نجس را خشك كند. پس اگر مثلاً چيز نجس به واسطه باد و آفتاب خشك شود، پاك نمى گردد؛ ولى اگر باد به قدرى كم باشد كه نگويند به خشك شدن چيز نجس كمك كرده، اشكال ندارد؛

5. آفتاب، مقدارى از بنا و ساختمان را كه نجاست به آن فرو رفته، يك مرتبه خشك كند. پس اگر يك مرتبه بر زمين و ساختمان نجس بتابد و روى آن را خشك كند، و دفعه ديگر زير آن را خشك نمايد، فقط روى آن پاك مى شود و زير آن نجس مى ماند؛

6. بين ظاهر زمين يا ساختمان كه آفتاب به آن مى تابد با باطن آن، هوا يا جسم پاك ديگرى فاصله نباشد، و اين شرط براى پاك شدن باطن زمين است.

4 . استحاله

(مسئله 94) اگر جنس چيزِ نجس به گونه اى عوض شود كه به صورت چيز پاكى در آيد، پاك مى شود و مى گويند «استحاله» شده است؛ مثل آنكه چوبِ نجس بسوزد و خاكستر گردد يا سگ در نمكزار فرو رود و نمك شود؛ ولى اگر جنس آن عوض نشود، مثل آنكه گندم نجس را آرد كنند يا نان بپزند، پاك نمى شود.

5 . انقلاب «سركه شدن آب انگور»

(مسئله 95) آب انگورى، كه جوش آمده، پيش از آنكه ثلثان شود، يعنى دو قسمت آن كم شود و يك قسمت آن بماند، نجس نيست، امّا خوردن آن حرام است؛ و بعد از كم شدن دو سوم خوردنش حلال است، ولى اگر ثابت شود كه مست كننده است، حرام و نجس است و فقط با سركه شدن پاك و حلال مى شود.

(مسئله 96) اگر مثلاً در يك خوشه غوره يك دانه يا دو دانه انگور باشد، چنانچه به آبى كه از آن خوشه گرفته مى شود، آب غوره بگويند و اثرى از شيرينى در آن نباشد و بجوشد، پاك و خوردن آن حلال است.

(مسئله 97) چيزى كه معلوم نيست غوره است يا انگور، اگر جوش بيايد، حرام نمى شود.

6 . انتقـال

(مسئله 98) اگر خون بدن انسان يا خون حيوانى كه خون جهنده دارد، يعنى حيوانى كه اگر رگ آن را ببُرند، خون از آن جستن مى كند، به بدن حيوانى برود كه خون جهنده ندارد، و خون آن حيوان حساب شود، پاك مى گردد و اين را«انتقال» گويند. پس خونى كه زالو از بدن انسان مى مكد، چون خون زالو به آن گفته نمى شود و مى گويند خون انسان است، نجس است.

(مسئله 99) اگر كسى پشه اى را كه به بدنش نشسته بكشد و نداند خونى كه از پشه بيرون آمده از او مكيده يا از خود پشه مى باشد، پاك است، همچنين است اگر بداند از او مكيده، ولى جزو بدن پشه حساب شود؛ امّا اگر فاصله بين مكيدن خون و كشتن پشه به قدرى كم باشد كه بگويند خون انسان است، يا معلوم نباشد كه مى گويند خون پشه است يا خون انسان، نجس است.

7 . اسـلام

(مسئله 100) اگر كافر شهادتين بگويد، يعنى بگويد: «اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ» مسلمان مى شود و كافر معاندِ دينى، بعد از مسلمان شدن يا دست برداشتن از عناد ، بدن و آب دهان و بينى، و عَرَق او پاك است، ولى اگر موقع مسلمان شدن، عين نجاست با رطوبت مسرى به بدن او بوده، بايد آن را برطرف كند و جاى آن را آب بكشد؛ امّا اگر پيش از مسلمان شدن، عين نجاست برطرف شده است و رطوبتى از آن باقى نمانده، لازم نيست جاى آن را آب بكشد.

8 . تَبعيت

«تبعيت» آن است كه چيز نجسى به واسطه پاك شدن چيز نجس ديگر، پاك شود.

(مسئله 101) كسى كه چيزى را با دست خود آب مى كشد، اگر دست و آن چيز با هم آب كشيده شود، بعد از پاك شدن آن چيز دست او هم پاك مى شود.

(مسئله 102) اگر لباس و مانند آن را با آب قليل، آب بكشند و به اندازه معمول فشار دهند تا آبى كه روى آن ريخته اند جدا شود، آبى كه در آن مى ماند، پاك است.

9 . برطرف شدن عين نجاست

(مسئله 103) اجسام جامدِ نجس كه نجاست در آنها نفوذ نمى كند، با ازاله عين نجاست، پاك مى شود و نياز به آب كشيدن و غير آن از مطهرات نيست، امّا مواردى كه در شرع راه خاصّى براى پاك كردن آنها معين شده مثل ظرفهايى كه براى خوردن و آشاميدن استفاده مى شود و مثل ظرفى كه سگ و خوك آن را ليسيده و يا از آن ظرف آب خورده، با ازاله عين نجاست، پاك نمى شود.

(مسئله 104) اگر غذا لا به لاى دندان مانده باشد و داخل دهان خون بيايد، چنانچه انسان نداند كه خون به غذا رسيده، آن غذا پاك است. همچنين اگر خون به آن برسد، لازم نيست آن را آب بكشد.

10 . استبراء حيوان نجاستخوار

(مسئله 105) بول و غائط حيوانات حلال گوشت كه به خوردن نجاست انسان عادت كرده اند و غذايشان همان عين نجاست انسان است تا نجاستخوار هستند؛ نجس است و اگر بخواهند پاك شوند بايد آنها را استبراء كنند، يعنى تا مدتى كه بعد از آن مدت، ديگر به آنها نجاستخوار نگويند، نگذارند نجاست بخورند؛ و بايد شتر نجاستخوار را چهل روز، و گاو را بيست روز، و گوسفند را ده روز، و مرغابى را پنج روز، و مرغ خانگى را سه روز، از خوردن نجاست منع كنند .

11 . غايب شدن مسلمان

(مسئله 106) اگر بدن يا لباس مسلمان يا چيز ديگرى كه مانند ظرف و فرش كه در اختيار اوست نجس شود و آن مسلمان غايب گردد اگر عين نجاست بر طرف شده باشد و يا انسان احتمال بدهد كه آن چيز را آب كشيده يا به واسطه آنكه چيز در آب جارى افتاده، پاك شده است، اجتناب از آن لازم نيست.

(س 107) معمولاً هنگام تزريق آمپول، مقدار كمى خون بيرون مى آيد كه به وسيله پنبه الكلى آن خون را از بين مى برند. آيا محلّ آن نجس است و بايد آب كشيد؟

ج ـ نيازى به آب كشيدن نيست و با ازاله و از بين رفتن عين نجاست، بدن پاك مى شود. 1/3/80

--------------------------------------------------------------------------------

[1].«غُساله» آبى است كه معمولاً در وقت شستن و بعد از آن، از چيزى كه شسته مى شود، خود به خود يا به وسيله فشار مى ريزد.

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org