Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: نشریه صفیر حیات
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: امام خمینی (سلام الله علیه) الگوی مردم داری و حكومت

امام خمینی (سلام الله علیه) الگوی مردم داری و حكومت

شاگرد برجسته امام، ایام چهاردهم و پانزدهم خرداد را به احترام امام، شهدا، جانبازان و خانواده های صبور و مقاوم آنها تعطیل می كرد.

معظم له در بیان علل تعطیلی درس خارج فقه و اصول خود فرمودند:

تعطیل كردن مباحثه قبل از بیست و پنجم خرداد خیلی مرسوم نبود. نه در زمان آقای بروجردی(قدس سره) و نه بعد از آن. قبل از پانزدهم خرداد 42، بعضی ها درس را تعطیل می كردند، ولی اساس، آن طور كه من به خاطر دارم، بر این بود كه درسی تعطیل نشود. اما بعد از جریانات پانزدهم خرداد 42، بحث در حوزه به صورتی دیگر در آمد. ما موافق تعطیلی نبودیم، چرا كه می خواستیم از فضای آن روز، استفاده بكنیم و پیام پانزده خرداد را ترویج كنیم. ولی آنهایی كه موافق تعطیلی بودند می گفتند: در پانزدهم خرداد، نسل جوان از حوزه حركت می كند و برای آنها یا برای حوزه دردسر ایجاد می شود.

اما بنده بعد از پیروزی انقلاب و بعد از رحلت امام -سلام اللّه علیه- بنا را بر این گذاشتم كه درس را قبل از چهاردهم خرداد تعطیل كنم، آن هم به احترام زمانی كه امام از دست ما رفته و در جوار قرب حق قرار گرفته است.

روز پانزدهم خرداد هم درس را به اعتبار شهدایی كه خالصانه برای اسلام، برای مرجعیت، برای فقه و فقاهت، برای زهد و عرفان جان دادند تعطیل می كنیم.

بخش هایی از زندگی امام‌

ما باید امام را بشناسیم، نه فقط به اسم و تاریخ تولّد و پدر و مادر. پدر و مادر امام را بشناسیم، اقوام امام را بشناسیم تا بفهمیم مقتضیات وراثت هم اثر خودش را گذاشته است. ائمه(علیهم السلام) را هم اگر این طور بشناسیم، خوب است. در زیارت وارث می خوانیم:

"اشهد انك كنت نوراً فی الاصلاب الشامخه والارحام المطهّره لم تنجسك الجاهلیه` بانجاسها ولم تلبسك من مدلهمّات ثیابها"(2) تا آخر.

شناخت اساسی، این است كه راه و اندیشه های امام امّت، را بشناسیم و بشناسانیم.

ایشان عالمی عامل به جمیع معنا بود. باید مشی و روش او را در زندگی اسوه قرار دهیم. قطره قطره خون شهدا گواهی دادند به اینكه امام، انسان والایی است. هزاران ساعت انسانهای بزرگی كه به زندان رفتند، ثانیه به ثانیه در زیر شكنجه و فشار، شهادت دادند كه امام انسان والایی است.

آنها كه از زندگی و تجارتشان به خاطر اسلام، امام و نهضت گذشتند و فشارها را تحمل كردند واقعیت ها را گواهی دادند.

عزیزان! "اربعین" امام را مطالعه كنید و برای مردم عنوان كنید. كتابهای عرفانی امام را مطرح كنید. به مردم بگویید كه امام به آن عرفانی علاقه داشت كه در كنارش مبارزه باشد، نه عرفانی كه فقط بنشینند و بگویند: "نه، ما با مبارزه كاری نداریم و فقط با خدا ارتباط داریم". مرحوم شاه آبادی استاد عرفان ایشان نیز مردی مبارز بود. امام ایشان را با عنوان "روحی فداه" خطاب می كرد.

شخصیت علمی امام را می توان، در كتابهایش جستجو كرد. مردم نیز با شور و شعورشان، رهبری سیاسی ایشان را پذیرفتند و بیعت كردند. نیازی به معرفی من ندارد. مردم ایشان را بهتر از بنده - كه خیلی هم به امام نزدیك بوده ام - شناخته اند. خانواده های شهدا، آزادگان، روحانیون عالی مقام، علما و مراجعی كه به امام علاقه داشتند، همه معرّف امام هستند. حالا اگر هم ما خدای ناخواسته در معرّفی كوتاهی كنیم، به شناخت مردم، ضرر نمی زند. به نظر من معرفت مردم نسبت به امام به جایی رسیده كه بالاتر از آن نمی شود معرفی كرد؛ به همین جهت است كه اسوه و الگو قرار می گیرد.

اما ما باید ببینیم چقدر كارهای امام را فهمیده ایم و می توانیم الگو قرار بدهیم. باید ببینیم امام چگونه احادیث را معنا می كرد و ما حدیث را با چه دقّتی باید نگاه و معنا كنیم. لذا معتقدم باید "اربعین" امام را با دقت مطالعه كرد و نحوه توجه به حدیث را از ایشان آموخت.

برای مثال حدیث بیست و نهم از "اربعین" امام را برای شما مطرح می كنم. این حدیث وصیتی از رسول اللّه(صلی الله علیه وآله)به امیرالمؤمنین(علیه السلام)است.

حضرت امام، قبل از آنكه وارد بحث بشود، "بتقریر منّی" می گوید: از نحوه بیان رسول اللّه(صلی الله علیه وآله) بر می آید كه این حدیث خیلی اهمیت دارد. برای اینكه پیامبر(صلی الله علیه وآله) اولاً به علی(علیه السلام) وصیت می كند؛ یعنی مورد وصیت این قدر با اهمیت است، باید به علی(علیه السلام) بگوید كه باب علم است و كسی است كه هیچ عملی را از عبادات فروگذار نمی كند؛

بعد خودش اشكال می كند و جواب می دهد. می نویسند كه نگویید این را به علی(علیه السلام)گفته كه دیگران بفهمند: "ایاك اعنی واسمعی یا جاره"(3). می گوید: عبارت "فی نفسك" قرینه برخلاف است: "یا علی اوصیك فی نفسك بخصال"(4).

پس وصیت به علی(علیه السلام) گویای این است كه مطلب مهم است. علی بن ابی طالب(علیه السلام)كه دیگر احتیاج ندارد به او بگوییم : مواظبت كن، مراقبت كن، یادت نرود، عمل كن. "اوصیك فی نفسك بخصال فاحفظها عنی". علی! مواظبت كن. علی! با دقت گوش بده. علی! مراقب باش نكند یك وقت ترك كنی. پیامبر(صلی الله علیه وآله) به علی(علیه السلام) می گوید: "فاحفظها". بعد پیامبر(صلی الله علیه وآله)دعا می كند: "اللهم اعنه". خدایا! علی را یاری كن تا بتواند به این وصیتها عمل كند.

باز می گوید: نكته ای كه در خود حدیث شاهد بر اهمیت است ای است كه پیامبر(صلی الله علیه وآله) با نون تأكید ثقیله مطلب را بیان كرده است : "اما الاولی فالصدق. ولایخرجن من فیك كذبه` ابداً".

امام می نویسند: همین كه پیامبر(صلی الله علیه وآله) تكرار كرده دلیل بر این است كه مطلب دارای اهمیت و ارزش است كه با تأكید بیان كرده است.

من تأكید می كنم كه اول: "اربعین" را نگاه كنید. دشمنان انقلاب و اسلام خواسته اند امام را فراموش كنند. امام در اول "اربعین" سنت حسنه اجازه حدیث را از مشایخ خودش كه بعضی از علمای اصفهان بوده اند تا "كافی" نقل كرده است. بعد می گوید: "وبالسند المتصل". در هر حدیثی می گوید: "وبالسند المتصل".

امام به این سنت حسنه عنایت داشت. بنده تا به حال نتوانسته ام كسی را پیدا كنم كه این گونه اجازه سلسله حدیث داشته باشد. به بعضی از بزرگانی كه فكر می كردم آنها در مسائل خبره هستند گفتم شما این گونه اجازه حدیث سراغ دارید؟ گفتند: نه.

"اربعین" امام را مطالعه كنید، در هر صفحه اش مطلب دارد. شما می گویید عبادات توقیفی است، یعنی نمی شود نماز صبح را به جای دو ركعت چهار ركعت بخوانیم. حمد را به جای یك بار دوبار بخوانیم، اما هیچ وقت فكر كرده اید چرا توقیفی است با یك بیانی كه خیلی راحت بشود پذیرفت؟ فقط می گوییم: خدا، عالم به مصالح و مفاسد بوده و این گونه مطلب را می پذیریم.

امام علت آن را با چند جمله زیبا بیان كرده كه من لذت بردم. می نویسند: عبادت یعنی ثنای خدا گفتن. ثناگویی كسی به این است كه انسان او را بشناسد و بداند چگونه ثنایش را بگوید. شما اگر بخواهی ثنای یك آدم بی سواد را بگویی این ثنای اوست؟ نه به این خاطر كه او بی سواد است، پس ثنا حساب نمی شود. شما خصوصیات روحی وی را نمی دانی كه در خانه اش به زن و بچه خود ظلم می كند. می گویی: به به ! چه آقایی! چقدر خوب با زن و بچه اش رفتار می كند! این ثنا نیست.

عبادت ثناست. ثنای خدا باید از زبان خود خدا برسد كه صفات خودش را می شناسد و به عمق آنها اطلاع دارد، ما چگونه می توانیم ثنای او را بگوییم.

برخی گفته اند: برای عرض ادب به خدا ما بیاییم این گونه باشیم. این نگاه، خداوند را یك آدم عادی فرض كرده اند كه دیگران در مقابلش باید چنین و چنان كنند. ثنا باید از جانب خودش بیاید كه به صفات و خصوصیاتش آشناست. پس این گونه حدیث معنا كردن را از "اربعین" امام در یابیم.

دوم: از امام بیاموزیم كه هیچ گاه مأیوس نشویم. هیچ گاه در مسیر هدفی كه درست تشخیص داده ایم و برای خدا بوده است، از هدفمان برنگردیم.

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org