Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: نشریه صفیر حیات
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: تغییر قوانین تبعیض آمیز گزینه گریز ناپذیر

تغییر قوانین تبعیض آمیز گزینه گریز ناپذیر

زن گونه جانوری ناشناخته ای نیست. از شیوه پدید آمدن و زایش تا رشد و بلوغ جسمی و فكری تفاوتی با مرد ندارد. اگر مرد را انسان فرض كنیم با وجود تفاوت فیزیولوژیكی جزئی، زن نیز انسان به حساب می آید. هر دو نیز در زایش و رشد و بلوغ نسل های بعد شریكند و از روی اتفاق نقش و دشواری زن پررنگ تر است.

قرآن به عنوان كتاب مقدس مسلمانان، انسان را بدون تقسیم بندی به نرینه و مادینه برخوردار از كرامت دانسته و می گوید "و لقد كرمنا بنی آدم" و سخن از تبعیض جنسی در برخورداری از كرامت نیست.

از پیدایش انسان تا كنون چه آن زمان كه هنوز پوششی نمی شناخت و عریان بود و نیز پس از آنكه خود را پوشاند، چه آن زمان كه نه آتش را می شناخت و نه فواید آن را می دانست و هم پس از كشف آن كه پخته خوار شد، چه قبل از كشف آهن كه ابزار كشاورزی و شكار از سنگ و چوب تهیه می شد و نیز پس از آن كه فلز تحولی در زندگی انسان ایجاد كرد، چه پیش از پیدایش زبان و خط و هم پس از آن كه ارتباطات شكل گرفت، چه پیش از اختراع چرخ و چه پس از آن كه حمل و نقل آسان شد، آنجا كه شكارچی بودند و از گوشت و میوه جات تغذیه می كردند، زن و مرد برای سیر كردن شكم تلاش می كردند. آنجا كه كوچ نشین بودند و دامدار هر دو به یك اندازه زحمت می كشیدند. آنجا كه ساكن شدند و كشاورزی پیشه كردند زنان همپای مردان شخم می زدند و كاشت و داشت و برداشت می كردند. هنگام دفاع در برابر غارتگر، زن و مرد می جنگیدند تا زمانی كه اجتماع آنان آنقدر گسترده شد كه بتوانند تقسیم وظایف كنند و جنگاوری را برعهده مردان گذارند. زندگی شهرنشینی كه پدید آمد تقسیم كار صورت گرفت و زنان از انجام بعضی كارها معاف شدند، چنانچه اگر تا پیش از این یك زن مجبور بود نعل اسبش را بكوبد، پس از آنكه نعل كوبی پیشه ای مردانه شد، نیاز و اصراری به انجام آن نداشت.

آداب و رسوم، اعتقادات مذهبی و وضعیت اقتصادی خانواده و جامعه در وضعیت فعالیت زنان تاثیر داشته یا در خانه به كارهای خانه مشغول بوده اند، یا نان آور خانواده بوده و یا همپای همسر مشغول كار، اما هر دو دوشادوش هم در جهت برقراری امنیت و بدست آوردن رفاه بیشتر تلاش می كردند، چه آنجا كه لازم بود شانه به شانه هم كار كنند چه زمانی كه لازم بود یكی خانه داری كند. در این جوامع برای برقراری امنیت بیشتر و زندگی بهتر قوانینی وضع می شد و آنجا كه كهنه می شد و مقصود خود را به دست نمی آورد تعویض می شد و با آزمون و خطا بهبود می یافت تا به هدف خود برسد. گاه در این راه قوانینی وحشیانه و ننگین نسبت به سایرین تصویب می شد چون تجاوز به زن و بچه لشكر مغلوب یا به بردگی گرفتن سایر انسان ها. زمان به جلو رفت اما هیچ قانون وضعی اجتماعی ثابت نماند نه در هیچ جامعه ای و نه در هیچ مذهب و اعتقادی.

در سده های اخیر هر چه به زمان حال نزدیك تر می شویم گویی قوانین انسانی تر می شود و قرار است زندگی انسانی تری داشته باشیم. گفتمان حقوق بشری توانست پس از جنگ جهانی دوم و در جهان خسته از جنگ و خشونت و تبعیض اوج بگیرد و موقعیت خود را مستحكم تر كند و برای برقراری زندگی انسانی تر در جهانی امن، قراردادهای اجتماعی را تحت تاثیر قرار دهد. از آن زمان هر چه به سمت حال می آییم این گفتمان پر رنگ تر شده و همه جای این كره خاكی را كم و بیش تحت تاثیر خود قرار داده و ما را نیز بی نصیب نگذاشته. برابری حقوق زن و مرد یكی از همین خواست های بشری برای رفع تبعیض است. همین تصویب ارث بری زن از قیمت اموال غیر منقول شوهر یك قدم به پیش در این راستاست و قابل ستایش و البته گریز ناپذیر.

هفته های پایانی سال گذشته با خبر خوشی قرین شده بود، تغییر یكی از قوانین تبعیض آمیز و به روز كردن آن. اگر چه مختصر اعتراضاتی برانگیخت اما تعدادی به گستردگی نیمی از جمعیت كشور از آن منتفع خواهند شد. گاهی سوال هایی به فكر انسان می رسد كه هیچ جوابی برای آن نمی یابد. چرا فرزند باید بیشتر از مادر خود از اموال پدر ارث ببرد، در حالی كه هم جوان تر است و هم از قدرت فكری و بدنی بالاتری برخوردار است و می تواند به كاری درآید اما زن كه فرتوت شده و به جای اینكه تخصصی پیدا كند سال ها به كار خانه و بزرگ كردن فرزندان مشغول بوده سهم كمتری از آنچه خود در ساختن و گردآوردنش شریك بوده داشته باشد؟ چرا در صورت نداشتن فرزند سه چهارم ارث، به دولت می رسد؟ چرا دولتی كه از نفت و گاز تا معادن در ید اختیار اوست و از مالیات و عوارض هم كه از همین مردم گرفته و می گیرد برخوردار است به جای توانمند كردن این افراد، باید چشم به اموال آنها نیز داشته باشد؟ اگر یك زن كشاورز از شوهرش زمین های بسیاری بر جای مانده باشد اما قیمت این زمین ها دندان گیر نباشد، زنی كه می تواند در این زمین از طریق كشاورزی درآمدی كسب كند و حداقل شكم خود را سیر كند، تا پیش از تغییر باید با یاد زمین هایی كه می توانست داشته باشد سر چهار راه به گدایی می نشست و اكنون با مختصر پولی كه از بابت زمین ها گرفته، یا مجبور است كاری غیر از كشاورزی كند و یا اگر توان كار نداشت به كمیته امداد و موسسات خیریه پناه برد، تازه این در حالی است كه در این روزگار نامراد، فرزندان كلاه سر مادر خود نگذارند و زمین ها را مفت از چنگش در نیاورند.

برخی تصور می كنند ارث بری زن از عین اموال غیر منقول شوهر با اسلام منافات دارد. در حالی كه برخی علما در گذشته چون حاج آقا رحیم ارباب و در زمان حال فقیهی چون آیت الله العظمی صانعی كه مرجع تقلید است آن را مجاز می داند و بر آن تاكید می كند. برخی نیز تغییر برخی قوانین تبعیض آمیز چون همین ارث بری زن از اموال غیر منقول را باعث به خطر افتادن اسلام می دانند. آنها نمی دانند همه آنها كه از اصلاح چنین قوانینی منتفع می شوند نه تنها از پنهان كردن دین خود ابایی نخواهند داشت بلكه خود مروج آن می شوند.

جدای از آنكه ارث بردن زن كشاورز از زمینی كه سال ها روی آن زحمت كشیده و یا زن شهری از زمین خانه ای كه سال ها در آن ساكن بوده و پس از فروش این استعداد را دارد كه به طرفه العینی قیمتش چند برابر شود در حالی كه ارزش پول كاهش می یابد و می تواند او را در حالی كه تامین اجتماعی مناسبی ندارد از نیازمند و سربار شدن در خانواده و جامعه نجات دهد. با ارث بردن اینان، اسلام به خطر نمی افتد. اسلام با گسترش سرسام آور دروغ است كه به خطر می افتد و كیمیا شدن راستی و راستگویی.

امروزه با گسترش تعداد افراد تحصیلكرده، گسترش وسایل ارتباطی و گسترش سفر و تبادلات فرهنگی، دنیا تبدیل به دهكده ای جهانی شده. در این دهكده چه خودخواسته و چه ناخواسته با شرایط زندگی دیگر انسان ها در سایر كشورها آشنا می شویم و ناخودآگاه دست به مقایسه می زنیم و اگر در این مقایسه مغلوبه شویم نه تنها چیزی برای تاثیرگذاری بر روی سایر فرهنگ ها نداریم بلكه به شدت از ظواهر فرهنگ آنها تاثیر خواهیم پذیرفت. به طور مثال زن ایرانی اگر ببیند در كشوری دیگر زنان حقوقی برابر با مردان دارند و به آنان تبعیضی روا نمی شود، حجاب را عامل این تبعیض ها تصور می كند و آن را به غلط یگانه عامل عقب ماندگی خود می خواند.

آنچه مسلم است شرایط زمانه، برابری زنان و مردان را طلب می كند و قوانینی را كه بوی تبعیض و نابرابری را بدهد، نمی پذیرد. مقاومت در برابر این تغییرات چند صباحی ممكن است اما در عوض تنها بدبینی می آفریند و به لجبازی ها دامن می زند. به نظر حقیر آنان كه در جهت رفع تبعیض ها و زندگی انسانی تری در جامعه می كوشند نام نیكی از خود باقی خواهند گذاشت، اگر چه در كوتاه مدت دیده نشوند.

* حامد متقی

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org