|
تأکید بر بیمه در روایات
قبلاً بیان شد که عقد بیمه، جدید و مستحدث است. بنابراین، بیمه به عنوان بیمه در روایات یافت نمیشود؛ همانگونه که در آیات قرآن یافت نمیشد، ولی کلیاتی وجود دارد که میتوان از آنها ترغیب به عقد بیمه را فهمید که مقداری از این تأکیدات، ترغیب به همان چیزی است که عقل انسان میفهمد و عقلا بر آن اصرار دارند؛ مثلاً عقلا اصرار دارند که انسان نباید کاری کند که زیردست دیگران باشد. حریّت، عزتطلبی و... از امور فطری است و هیچکس حاضر نیست آزادی یا عزتش مورد خدشه واقع شود و روایات نیز بر همین فهم، صحه گذاردهاند. به عنوان مثال، پیامبر (ص) فرموده: «الْيَدُ الْعُلْيَا خَيْرٌ مِنَ الْيَدِ السُّفْلَى»؛ (کلینی، 1405 ق، ج 4، ص 26). دستِ دهنده بهتر از دست گیرنده است و با این جمله حضرت خواست افراد را به استقلال در امور دعوت کند تا خود را زیردست دیگران قرار ندهند و روشن است که یکی از مصادیق زیردستشدن این است که شخص خود را، وسیله رانندگی خود را، خانه و کاشانه خود را بیمه نکند و خدای نخواسته در اثر حادثهای طعمه حریق شود، آنگاه فقیر و بدبخت شده، تا جامعه یا حاکم مسلمانان بهگونه ترحم به او چیزی بدهند و دستش زیر دست دیگران باشد. در صورتی که اگر خود و وسایل خود را بیمه کرده بود، طبق قرارداد از آنان طلبکار بود و آنان باید او را در مقابل حوادث حمایت میکردند. بنابراین، اینگونه روایات با توجه به توضیحات دادهشده میتواند به طور کلی مؤید بیمهگذاری باشد. دستهای دیگر از روایات بر حمایت از خویشاوندان و جماعت مسلمانان تکیه میکند و میفرماید: «کسی که از یاری دیگران دست بردارد، دستهای زیادی از یاریش دست برمیدارند»: عَنْ حُذَيْفَةَ بْنِ مَنْصُورٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ: «مَنْ كَفَّ يَدَهُ عَنِ النَّاسِ فَإِنَّمَا يَكُفُّ عَنْهُمْ يَداً وَاحِدَةً وَ يَكُفُّونَ عَنْهُ أَيْدِياً كَثِيرَةً» (کلینی، 1405 ق، ج2، ص643)؛ کسی که دستش را از یاری مردم باز دارد، تنها یک دست را از یاری مردم بازداشته، ولی دستهای زیادی را از یاری خودش منع کرده است.
|