Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: کتابخانه فارسی
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: الف) ويژگي‌هاي علمي

الف) ويژگي‌هاي علمي

آيـة الله صانعي از همان آغاز طلبگي عشق و علاقه وافري به يادگيري، تحقيق و مطالعه و فهميدن و درك درست داشته و هيچ گاه اظهار خستگي و واماندگي نكرده است. استعداد و فهم خدادادي و ذاتي وي، که مورد اذعان و تأييد هم قطاران ايام طلبگي او نيز بوده است، از او فردي توانمند و جدّي در امور يادگيري و فهم عميق موضوعات ساخته بود.

حجـة الاسلام والمسلمين حاج شيخ محمد صادقي از هم دوره‌اي و هم مباحثه‌اي معظّم له، درمورد ويژگي‌ها و خصوصيات اخلاقي و علمي ايشان مي‌گويد:

... چيزي که راجع به آيـة الله العظمي صانعي من گواهي مي‌دهم، تلاشگر بودن و جدّي بودن ايشان در تحصيل بود و اين‌که از همان موقع ما متوجّه مي‌شديم ايشان يک نبوغي دارد. طي مباحثاتي که با هم صحبت و بحث مي‌کرديم، نبوغ ايشان و خوش فهم بودن ايشان چيزي نبود که پوشيده و پنهان باشد. اين مسأله‌‌اي نيست که الآن بگويم، از همان وقت اين خصوصيت در ايشان بود ... .

ايشان فردي منظّم بودند، اصلاً مرتب بودن ايشان ضرب‌المثل بود. خيلي منظّم بود و عرض مي‌کنم نبوغ و فوق‌العاده بودنش همان وقت بين رفقاي ما معلوم بود. با آن‌که از نظر سنّي از بعضي از رفقا سنّشان کمتر بود امّا از قدرت حافظه بالايي برخوردار بود و از همان وقت مخصوصاً بحّاث بود. در جواني و نوجواني خيلي بحّاث بود.

از اول هم ايشان خيلي دقيق بود. ادبياتش خيلي دقيق بود تا قوانين و لمعه با هم بوديم ... .

ايشان اوج‌گيري‌شان روي اجتهاد و مسايل ديگري بود، و اوج‌‌‌گيري من روي جهتي ديگر، چون راهمان جدا شده بود از هم. در عين حالي که ايشان در مسايل اجتهاد خيلي خوب پيش مي‌رفت، جزو خطبا هم بود؛ يعني نه اين‌که شغلش خطابه باشد، ولي تهران مي‌آمد، منبر مي‌رفت، همين‌جا قم منزل آقاي ... ، جمعيت زيادي حتي در زمان رياستشان در دادستاني تشريف مي‌آوردند آنجا و ايشان صحبت مي‌کردند و دوستداران زيادي داشتند ... .

ادّعا مي‌کنند ما نزديک 50 ، 55 سال در حوزه هستيم، سرهيچ درسي آنها را نديديم. اما آيـة الله صانعي در 50 ، 60 سال قبل در تمام ادوار تدريس بوده‌اند.

طبق نقل افرادي که با ايشان بودند، يکي از کساني که حضرت امام اجازه مي‌دادند تا پشت درب منزلشان از ايشان سؤال بفرمايند، حضرت آيـة الله العظمي صانعي بودند. اگر اشخاص ديگري بودند حضرت امام مي‌ايستادند و مي‌فرمودند که شما امري داريد؟ بعد آن شخص سؤال مي‌کرد و حضرت امام پاسخ مي‌دادند. امّا به ايشان اجازه مي‌دادند تا پشت درب خانه‌شان سؤالاتشان را مطرح کنند ... .

ايشان از اول نبوغش پيش ما خيلي مشهود بود. يعني همه مي‌دانستيم که ايشان فوق‌العاده هست. خيلي بحّاث بود و خيلي قوي بود در مباحثه، و جوري بود که براي هيچ کس پنهان نبود فوق‌العاده بودنشان. اين را من شهادت مي‌دهم و گواهي مي‌دهم به اين موضوع. غير منتظره نبود اجتهاد ايشان. يک افرادي هستند که با سرو صدا مجتهد مي‌شوند، امّا ايشان عميقاً اجتهاد دارند و ما شکّي در اين جهت نداريم؛ چون زير بنا و پايه خيلي محکم است. عرض کردم که افرادي الآن مدعي هستند که نه در حوزه‌ي علميه قم، نه در نجف، هيچ وقت ايشان ديده نشده‌اند، اما مي‌گويم ايشان در تمام درس‌ها شرکت مي‌‌کردند و قوي هم بودند و ايشان قدرتمندي‌اش در فقه و اصول بود.[1]

آيـة الله صانعي كتب و متون علمي مورد نياز را با دقّت و نشاط مطالعه مي‌كند و اغلب اوقاتش را به تحقيق و نوشتن و تدريس و تهيه پاسخ به سؤالات مي‌گذراند. كمتر به سفر و محافل و مجالس مي‌رود و اگر سفري پيش آيد سفر زيارتي است. در تابستان‌ها هم در قم مي‌ماند.

دأب و رسم ايشان در سفرهاي زيارتي هم تا جايي که ممکن است در مسايل ديني تفکّر مي‌کنند و از اشتغال به موضوعات علمي و فقهي دست بر نمي‌دارند.

برخي از اين ويژگي‌ها موجب شده كه در همان دوران طلبگي و جواني در زمره‌ي طلاب موفّق و مورد توجّه پدر و ديگر بزرگان و اساتيد حوزه قرار مي‌گيرد و با توفيق الاهي در 24 سالگي به مرحله‌ي اجتهاد دست يابد.

حجـة الاسلام والمسلمين آقاي رفيعي طباطبايي، از هم حجره‌اي‌هاي حضرت آيـة الله صانعي در مدرسه آقا سيد صادق، نحوه آشنايي خود را با معظّم له چنين تشريح مي‌کند:

احتمالاً در سال 1333 بود که من در مدرسه کاسه‌گران اصفهان، مقدمات مي‌خواندم، تابستاني بود که اخوان بزرگوار صانعي از قم به مدرسه کاسه‌گران آمده بودند. با اين که آيـة الله صانعي يک نوجوان بود، ولي من مي‌ديدم در اصفهان، ايشان خيلي مورد احترام علما است. اين وضعيت برايم جالب بود و من در آن روزها بيشتر علاقه‌مند بودم در خدمت ايشان باشم و از موقعيتي که بين علما داشتند، لذت مي‌بردم. تابستان تمام شد و آنان برگشتند به قم، جاذبه‌ي ايشان مرا جذب کرد که به قم بروم. و همين امر هم باعث شد که رفتم قم ... رفتيم به مدرسه آقا سيد صادق و اتاقي را معرفي کردند که ما برويم آنجا. رفتيم، اتفاقاً اتاقي بود که آيـة الله صانعي در آنجا بودند. با آيـة الله صانعي هم حجره شديم و يک نفر ديگر هم اضافه شدند و ما سه نفر شديم در اين اتاق ... .

هم ايشان، پيرامون نظم مطالعاتي معظّم له مي‌گويد:

... آيـة الله صانعي در حجره برنامه‌اي را پياده کردند که فرمودند: شب‌ها، موقعي که از نماز[2] برگشتيم، برنامه اين است که بلافاصله مشغول مطالعه بشويم. شام نخوريم و نخوابيم، مهمان هم نياوريم تا ساعت 10 شب. اين حجره محلي براي مطالعه باشد. ساعت بعد از 10 شب آزاد است، هر کس مي‌خواهد شام بخورد، شام مي‌خورد، و هر کسي خواست بخوابد، مي‌خوابد و هر کسي هم خواست مطالعه را ادامه دهد، ادامه مي‌دهد.

با اين که اين برنامه اعلام شد، ولي آيـة الله صانعي، ساعت10 هم که مي‌شد، باز هم به مطالعه شان ادامه مي‌دادند، ولي ما ساعت10 که مي‌شد شاممان را مي‌خوريم و مي‌خوابيديم ... .[3]

آيـة الله حاج شيخ مصطفي اعتمادي از اساتيد مقدمات ( مطوّل ) و مکاسب آيـة الله صانعي، درباره‌ي هوش و تحصيل ايشان مي‌گويد:

آقاي صانعي وقتي به مکاسب ما مي‌آمد ... سؤالاتي داشت و همان موقع هم ايشان زرنگ بود ... شاگرد خوب و زرنگي بود. کتاب‌ها را خوب خوانده بود، خوب درس مي‌خواند ... .[4]

از تلاش‌هاي اين عالم كوشا براي اشاعه علوم اهل بيت(ع) و پرورش عالمان ديني اين است كه در برخوردهايش به ويژه با كساني كه شوق يادگيري و ذوق تحقيق دارند و محضر او را براي رفع مشكلات علمي مغتنم شمرده و از وي چاره‌جويي مي‌كنند، ايشان در حدّ توان تجربيات و آموخته‌هايش را بدون منّت و مشفقانه در اختيارشان گذاشته و معضلات و مشكلات علمي آنان را حل مي‌نمايد.

اهتمام ديگر ايشان عرضه‌ي كتاب‌ها و رساله‌هايي است حاوي نظراتشان در حوزه‌ي مسايل ديني كه باعث ارجمندي مقام و موقعيتي بلند براي وي شده است.

آيـة الله صانعي ويژگي‌هايي هم در نحوه‌ي تدريس مباحث فقهي دارند كه در انتقال ديدگاه‌ها و بيان آرا و نظرات خود به شاگردان مورد توجّه است. آنها عبارتند از:

× تعظيم فوق‌العاده نسبت به جايگاه فقه و تكريم تلاش‌هاي عميق فقهاي گذشته؛

×تشريح و ارزيابي مباني فقهي علماي برجسته؛

× اجتهاد مستند به نصّ؛

× مشروعيت تفريع؛

× ارزيابي عالمانه نسبت به ادلّه به‌ويژه آيات و روايات؛

× التزام به نصوص صريح کتاب، سنّت و روايات اهل بيت(ع) و عدم اجتهاد در برابر آنها؛

× نفي تفسير به رأي در قرآن؛

×ارجاع متشابهات احکام قرآن و سنّت به محکمات؛

× نگاهي نقّادانه همراه با احترام فراوان نسبت به سلف صالح و شيوه‌ي فقهي حوزه‌ها؛

× توجّه به مسايل روز و واقعيّات جامعه و عرف با ديدگاهي روشن؛

× اعتبار عرف و عادت و عدم غفلت از آن در بسياري از احکام شرعي؛

× اشراف لازم به روش‌هاي فني و متدهاي پذيرفته شده در فقه؛

× دقّت‌هاي ارزشمند در فقه الحديث و عنايت خاص به ارزيابي صحّت و سُقم اسناد روايات؛

×حرمت بدعت و نوآوري‌هاي خارج از ضوابط اجتهادي؛

× توجّه خاص به فقهاي اصحاب و آراي مشهور؛

و ...

ايشان در حوزه‌ي درس و مباحثه نسبت به شاگردان خوش استعداد و پركار لطف و عنايتي ويژه دارد. پيوسته مشوّق آنهاست و اسباب دل‌گرمي و شكوفايي بيشتر استعداد آنها را فراهم مي‌سازد.

از نظر معيشت نيز توجّه خاصي به طلبه‌ها و شاگردان دارد. هميشه سعي مي‌کند در حدّ امکان به مشکلات طلاب رسيدگي کند. روحيه ايشان، اين‌گونه است که خود را همراه و شريک در سختي‌هاي زندگي آنان مي‌داند.

بارها از نزديک ديده شد که معظّم له چنان با طلبه‌ها در سختي‌ها و رنج‌هاي معيشتيِ زندگي همراهي مي‌کند که گويا غصّه‌اي به جز دردها و غصّه‌هاي آنان ندارد. شيوه‌ي مردان علم و تقوا چنين است.

در حال حاضر نيز مصرف وجوهات شرعيه و سهم امام(ع) را براي حوزه‌هاي علميه و تبليغ و ترويج دين مجاز مي‌داند. در سال‌هاي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي که وضع مالي و زندگي معيشتي حوزويان با تنگناي بيشتري سپري مي‌شد، رفع نيازمندي‌هاي آنان امري بس بجا و ضروري بود. آيـة الله صانعي يکي از آن اساتيدي بود که از اول به فکر رسيدگي به امور طلاب بوده است؛ چرا که او خود از بستر همين مشکلات رشد کرد و با تمام وجود سختي‌ها را لمس نمود. حکايت توجّه و رسيدگي به امور طلاب توسط آيـة الله از زبان يکي از شاگردانش شنيدني است:

... واقعيتش اين است که من به سهم خودم که حدود 40 سال است در حوزه‌هاي شهرهاي مختلف درس خواندم و با اساتيد و مراجع زيادي بودم و احترام براي همه‌ي آنان قايلم، کسي را مثل ايشان که به فکر طلبه باشد نديدم. بسياري از علما و فضلا وقتي که آن سختي‌هاي دوران طلبگي را گذراندند و به عنواني رسيدند، فراموش مي‌کنند که ديگر اين طلبه کراية خانه ندارد. امکانات ندارد. به خصوص قبل از انقلاب که با وضع زمان حال فرق مي‌کرد. طلاب واقعاً به سختي زندگي مي‌کردند. ايشان هميشه به من تأکيد داشتند که فلاني مثلاً ببين براي کرايه خانه مانده؟ مشکلي دارد؟ مشکل معيشتي دارد که به دست من حل مي‌شود به من گزارش بده. که البته من به ايشان گزارش مي‌دادم و ايشان هم در حدّ وسعشان حل مي‌کردند ... .[5]

--------------------------------------------------------------------------------

[1]. مصاحبه با حجـة الاسلام والمسلمين حاج شيخ محمد صادقي قمي. ( آذر 1387 )

[2]. نماز مغرب و عشاء در مدرسه‌ي فيضيه به امامت آيـة الله العظمي اراکي برگزار مي‌شد.

[3]. مصاحبه با حجـة الاسلام والمسلمين آقاي سيد ضياء الدين رفيعي طباطبايي، امام جمعه محترم شهر علويجه. ( بهمن 1387 )

[4]. مصاحبه با آيـة الله حاج شيخ مصطفي اعتمادي. ( آبان 1387 )

[5]. مصاحبه با حجـة الاسلام حاج علي اصغر کيميايي فر. ( آذر 1387 )

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org