|
2ـ قاعدة عدالت در سنت
در روايات وارده از رسول گرامى اسلام(صلی الله عليه و آله وسلم) و اهلبيت عصمت و طهارت(عليهم السلام)، شاهد تأكيد فراوان آن بزرگواران بر معيار بودن عدالت در تمامى عرصههاى زندگى انسانها هستيم. اين تأکيدات بهگونهاى است که به صورت روشن و با صراحت مبناى دين را عدالت و نفى ظلم مىداند. در اين قسمت نمونههايى از سخنان و عمل معصومان(عليهم السلام) را مىآوريم؛ اگرچه روايات در باب عدالت و نفى ظلم آنقدر زياد است که خود کتابى قطور مىشود: 1ـ رسول خدا(صلی الله عليه و آله وسلم) فرمود: العدل ميزان الله في الأرض، فمن أخذه قاده إلى الجنّة ومن تركه ساقه إلى النار؛[1] عدالت ميزان و ترازوى خداوند در زمين است، هركه آن را دريابد وعمل کند به بهشت او را سوق دهد و هركه آن را رها سازد به دوزخ او را مىكشاند. 2ـ در صحيحه أبىولاّد، امام صادق(عليه السلام) هنگامى كه فتوا و حکم ابوحنيفه را مردود مىشمرد، علت آن را بيان مىکند و مىفرمايد: قضى عليه أبوحنيفة بالجور والظلم؛[2] ابوحنيفه نسبت به او قضاوتى جایرانه و ظالمانه روا داشته است. 3ـ اميرمؤمنان علي(عليه السلام) نسبت به قرآن فرموده است: هو الناطق بالسنّة العدل، والآمر بالفضل؛[3] قرآن به روش عادلانه و دستور جدا سازنده، گویا است. 4ـ همچنين علي(عليه السلام) ـ آن قرآن ناطق ـ فرموده است: إنّ العدل ميزان الله سبحانه الذي وضعه في الخلق، و نصبه لإقامة الحقّ، فلا تخالفه في ميزانه ولا تعارضه في سلطانه؛[4] عدالت، ترازوى و وسیله سنجش خداوند است كه براى بندگان نهاده شده و براى اقامه حق آن را نصب كرده است؛ خداوند را در ترازويش نافرمانى نكنيد و با سلطنت او معارضه نكنيد. 5ـ و حضرتش فرمود: العدل ملاک؛[5] عدالت ملاک و معیار است. 6ـ و فرموده است: العدل قوام الرعية؛[6] عدالت پشتیبان و حامی رعیت است. 7ـ و فرموده است: العدل قوام البرية؛[7] عدالت پشتیبان و نگهبان مردم است. 8ـ و فرموده است: العدل نظام الآمرة؛[8] عدالت وسیله نظم حکومت است. 9ـ پيامبر گرامى اسلام(صلی الله عليه و آله وسلم) فرموده است: بالعدل قامت السموات و الأرض؛[9] آسمانها و زمین به عدالت بر پا شدهاند. 10ـ رسول خدا(صلی الله عليه و آله وسلم)، ربعى ابن عامر ( مرد اعرابى که به نور اسلام هدايت يافت ) را به سوى كسرا پادشاهايران فرستاد، او در حالى که نامه پيامبر(صلی الله عليه و آله وسلم) را در دست داشت با کمال اطمينان وشهامت وارد قصر کسرا شد، و بر خلاف سنت جاهلانه آنها در برابر کسرا خود را به خاک نيانداخت و بر او سجده نکرد، آنگاه گفت: الله ابتعثنا لنخرج العباد من عبادة العباد إلى عبادة ربّ العباد و من ضیق الدّنیا إلی سعة الآخرة، ومن جور الأديان إلى عدل الإسلام؛[10] آمدهایم تا بندگان خدا را از بندگی بندگان، به بندگی پروردگارشان فرا بخوانیم و از ستم ادیان( غیر الهی ) به عدالت دین اسلام دعوتشان کنیم. همانگونه که در قسمت آيات گفتيم، در روايات معصومين(عليهم السلام) هم شاهد ميزان، معيار، ملاک و محور بودن عدالت در دين و در تمامى عرصههاى حيات بشر هستيم. بنابراين، قاعده عدالت از ناحيه سنت هم دلايلى محکم و استوار دارد. کسى کهاندکى شم فقاهتى و حديثى داشته باشد بهاين حقيقت مىرسد که مستند «قاعده عدالت» در آيات و روايات به مراتب بيشتر از قواعدى همچون «لاضرر» و «لاحرج» است که مبتنى بر دلايلى معدود و محدود هستند. -------------------------------------------------------------------------------- [1]ـ وسائل الشيعة، ج11، ص310 . [2]ـ همان، ج13، ص255، ب17، ح1. [3]ـ غرر الحكم، ج2، ص795، ش39، ترجمه محمد على انصارى، چاپ دهم. [4]ـ همان، ج1، ص222، ش88. [5]ـ همان، ج1، ص12، ش274. [6]ـ همان، ج1، ص26، ش749. [7]ـ همان، ج1، ص28، ش856. [8]ـ همان، ج1، ص28، ش834. [9]ـ كافى، ج 5، ص 266 ؛ عوالي اللئالي، ج 4، ص 103؛ الآلوسي في روح المعاني (101:27): قال عليه الصلاة و السلام: «بالعدل قامت السماوات والأرض.» أي بقيتا؛ الجبروتي في عجائب الاّثار(14:1) قال: و قوله(صلی الله عليه و آله وسلم): «بالعدل قامت السموات والأرض.» [10]ـ يعقوبى، تاريخ يعقوبى، انتشارات شريف رضى، قم، چاپ اول، 1414 ق، ج 2، ص 24؛ البدايه و النهاية، ج 7، ص41و105؛ تاريخ طبرى، ج 4، ص 114.
|