|
4 ـ واجبات منى در روز عيد قربان
(مسئله 375) يكى ديگر از واجبات حج، اعمال سه گانه منى در روز عيد قربان است و حج گزار بعد از آنكه در روز عيد از مشعر حركت كرد و به سرزمين منى رسيد (كه مكانى است نزديك مكّه)، بر او سه عمل واجب است: 1. رمى جَمَرِه عَقَبه؛ 2. قربانى كردن «ذبح گوسفند يا گاو و يا نَحر شتر»؛ 3. تقصير. (مسئله 376) ترتيب در اعمال منى يك امر مستحب و مطلوب مى باشد، بنابراين، حاجى مى تواند قبل از رمى و تقصير، قربانى نمايد بعداً دو عمل ديگر «يعنى رمى و تقصير» را به جا آورد و همانند كسى كه رعايت ترتيب را نموده، از احرام خارج شود. همچنان كه قبل از قربانى هم مى تواند تقصير نمايد و اگر رمى جمره عقبه را هم انجام داده از احرام نيز خارج مى شود، چون با رمى و تقصير در خروج از احرام در منى كفايت مى كند و قربانى نمودن دخيل در خروج از احرام نبوده، گرچه واجب است. اول: رمى جمره عقبه (مسئله 377) در روز عيد قربان، رَمْى جمره عقبه واجب است، «يعنى انداختن هفت ريگ به آن جمره به پيروى از حضرت ابراهيم(عليه السلام) كه در اين مكان شيطان را رمى كرده»؛ و جمرات، ستونهاى سنگى است كه در منى در سه جايگاه نزديك به يكديگر نصب شده اند و جمره عقبه، يكى از آنهاست. وقت رمى (مسئله 378) وقت رمى جمره عقبه، از طلوع آفتاب روز عيد قربان است تا غروب آفتاب آن روز ، و اگر كسى فراموش كرد تا روز سيزدهم مى تواند آن را به جا آورد و اگر تا آن وقت يادش نيامد، احتياطاً سال ديگر خودش يا نايبش رمى كند. (مسئله 379) بانوان مى توانند در شب عيد، جمره عقبه را رمى كنند هر چند از رمى در روز ناتوان نباشند، بنابراين پس از نصف شب كه از مشعرالحرام به منى مى آيند جمره عقبه را رمى كنند. اما رمى روزهاى 11 و 12 ذى حجه در صورتى كه از رمى در روز ناتوان باشند مى توانند شب انجام دهند. (مسئله 380) شرايط سنگها: اول: سنگى كه شخص مى خواهد بيندازد، به آن «حِصى»، يعنى «ريگ» گفته شود. پس، اگر آن قدر ريز باشد كه به آن ريگ گفته نشود، «مثل شن»، كافى نيست؛ و اگر خيلى بزرگ باشد نيز كافى نيست، چنانچه به غير از ريگ، مثل كلوخ و يا گلِ پخته و اقسام جواهرات نيز جايز نيست؛ امّا اقسام سنگها، حتّى سنگ مرمر، مانع ندارد. دوم: سنگها از محدوده حرم باشد، «مانند مشعر و منى» و سنگ خارج از حرم مانند عرفات كافى نيست؛ و در حرم از هر موضعى كه مباح باشد، شخص مى تواند سنگ بردارد، مگر از مسجدالحرام و مسجد خيف، بلكه از ساير مساجد نيز بنا بر احتياط برداشته نشود، و مستحبّ است از مشعرالحرام جمع آورى شده باشند. سوم: سنگها بِكر باشند، يعنى آنها را خودش يا شخص ديگرى رمى ننموده باشد، اگر چه در سالهاى قبل. چهارم: سنگها مباح باشد. پس رمى با سنگ غصبى يا سنگى كه ديگرى براى خودش جمع آورى كرده باشد، كافى نيست. واجبات رمى (مسئله 381) در رمى چند چيز معتبر است: اول، رمى جمره عقبه را هم مانند ساير اعمال حج، بايد به قصد قربت و با نيّت خالص به جا آورد و ريا در عمل، موجب بطلان مى شود. دوم، ريگها به ستون جمره بخورد. سوم، سنگها با انداختن او به جمره برسد. پس اگر سنگى را انداخت و سنگ ديگران به آن خورد و به واسطه آن يا با كمك آن به جمره رسيد، كافى نيست؛ ليكن اگر سنگ در وسط راه به چيزى بخورد و كمانه كند، يعنى رد شود و با همان نيروى اول به جمره برسد، ظاهراً كافى است. چهارم، تعداد سنگريزه هاى رمى بايد هفت عدد باشد و كمتر از اين كافى نيست، چنانچه بيشتر از آن هم، اگر از اول كسى قصد رمىِ زيادى عمدى داشته باشد، جايز نيست و رمى را بايد اعاده كند؛ ولى اگر بعد از تمام شدن رمى باشد بدون قصد زيادى، مضرّ بر رمى نبوده و رمى او صحيح است. پنجم، بايد بتدريج رمى كند، يعنى سنگريزه ها را يكى يكى و پشت سر هم بيندازد، ولى اگر همه را يا چند سنگ را با هم بيندازد، همه آنها يكى حساب مى شود، هر چند همه آنها به جمره بخورد. (مسئله 382) در رمى جمره عقبه و همچنين در جمرات ديگر، بين هفت سنگريزه زياد فاصله نيندازد، و موالات عرفيه رعايت شود. (مسئله 383) در رمى، طهارت از حَدَث و خبث معتبر نيست و ريگها هم، لازم نيست پاك باشند. گرچه با طهارت بودن و پاك بودن سنگها بهتر است. (مسئله 384) كسانى كه عذر دارند از اينكه در روز رمى كنند، مانند اشخاص بيمار، مى توانند در شب رمى كنند، و هر وقتِ شب كه باشد مانعى ندارد؛ معذورين عمومى، مانند زنان و كودكان و ضعيفان كه شبانه از مشعر به منى كوچ داده شده اند اگر از رمى در روز معذورند جايز است در شبِ عيد، رمى جمره عقبه را انجام دهند، بلكه زنها مطلقا مجازند همان شب رمى نمايند. (مسئله 385) كودكان و بيماران و افراد بيهوش كه قدرت رمى ندارند، واجب است نايب بگيرند كه به جاى آنان رمى كنند، و موافق احتياط آن است كه اگر ممكن است بيمار را نزد جمره ببرند و در حضور او سنگ بيندازند، مگر اينكه در بردن او مشقّت و حَرَجى باشد. (مسئله 386) در طبقات فوقانى جمرات، رمى جايز است و لازم نيست حتماً در طبقه اول رمى نمايند. شكّيات رمى (مسئله 387) اگر در تعداد ريگهايى كه انداخته شك كند، پس، اگر مشغول رمى است، بايد به اندازه اى بيندازد تا به هفت عدد سنگِ پرتاپ شده، علم پيدا كند. (مسئله 388) اگر بعد از آنكه سنگ را انداخت و از محل منصرف شد، در تعداد سنگها شك كند، اگر در نقيصه شك كند، احتياط آن است كه برگردد و نقيصه را تمام كند، و به شكّ در زياده اعتنا نكند. (مسئله 389) اگر شخص بعد از ذبح يا تقصير، شك كند كه رمى جمره عَقَبه را انجام داده يا نه، چنانچه بعد از گذشتن وقت رمى (از طلوع آفتاب روز عيد تا غروب آن) شك كرد، به شكّ خود اعتنا نكند، چون شكّ بعد از وقت و حصول حائل است.[1] و در غير اين صورت، واجب است رمى كند، چون ترتيب در اعمال منى شرط نيست، تا تجاوز از محل و وارد شدن جزء بعدى مرتّب شرعى كه محقق تجاوز است صدق كند و قاعده تجاوز از محل جارى شود. مستحبّات رمى جمرات (مسئله 390) در رمى جمرات، چند چيز مستحبّ است: 1. در حال رمى با وضو باشد.[2] 2. هنگامى كه سنگها را در دست گرفته و آماده رمى است، اين دعا را بخواند: «اَللهُمَّ هؤلاءِ حَصَيَاتِي فَأحْصِهِنَّ لِي وَارْفَعْهُنَّ فِي عَمَلِي».[3] 3. هر سنگى را كه مى اندازد، تكبير بگويد. 4. هر سنگى را كه مى اندازد، اين دعا را بخواند: «اَللهُ أكْبَرُ، اَللهُمَّ ادْحَرْ عنِّي الشَّيْطانَ اَللهُمَّ تَصْدِيقاً بِكِتابِكَ وَ عَلى سُنَّةِ نَبِيِّكَ(صلى الله عليه وآله) اَللهُمَّ اجْعَلْهُ حَجّاً مَبْرُوراً وَ عَمَلا مَقْبُولا وَ سَعْياً مَشْكُوراً وَ ذَنْباً مَغْفُوراً». 5. ميان او و جمره در جمره عقبه، ده يا پانزده ذراع فاصله باشد و در جمره اُولى و وُسْطى در كنار آنها بايستد. 6. جمره عقبه را رو به جمره و پشت به قبله رمى نمايد و جمره اُولى و وُسْطى را رو به قبله رمى نمايد. 7. سنگريزه را بر انگشت ابهام گذارده و با ناخن انگشت شهادت (سبّابه) بيندازد. 8. پس از برگشتن به جاى خود در منى، اين دعا را بخواند: «اَللهُمَّ بِكَ وَثِقْتُ وَ عَلَيكَ تَوَكَّلْتُ فَنِعْمَ الرَّبُ وَ نِعْمَ المَوْلى و نِعْمَ النصِيرُ».[4] دوم: قربانى كردن (هَدْى) يا نَحر شتر (مسئله 391) بر كسى كه حجّ تمتّع به جا مى آورد، قربانى كردن واجب است؛ يعنى نَحْر شتر يا ذبح گاو و يا گوسفند، و قربانى اگر شتر باشد بهتر است و پس از آن گاو بهتر است و غير از سه حيوان نامبرده، ساير حيوانات كافى نيست؛ و ذبح گاوميش در ذبح واجب كفايت مى كند، ليكن مكروه است. (مسئله 392) قربانى كردن هم مانند ساير اعمال حج، از عبادات است و بايد به قصد قربت و با نيّت خالص و بدون ريا انجام شود. (مسئله 393) يك گوسفند، كمترين چيزى است كه براى ذبح كافى است، ليكن هر چه شخص بيشتر ذبح كند، بهتر است و در روايت[5]آمده است كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) صد شتر همراه آوردند، سى و چهار شتر را براى حضرت اميرالمؤمنين(عليه السلام)نحر كردند و شصت و شش شتر را براى خودشان. (مسئله 394) محلّ قربانى كردن در حال اختيار بايد در منى باشد و در جاى ديگر كفايت نمى كند، ولى در صورت عدم امكان ذبح در منى، و در صورت ضرورت، قربانى كردن در مسلخ جديد كه امروزه (سنه 1424 قمرى) به نام مُعيَصِم ناميده مى شود مجزى است. بنابراين، قربانى كردن براى حج در شهرها و بلاد مجزى نيست و كفايت نمى كند. (مسئله 395) واجب است قربانى در روز باشد، حتى كسانى كه معذور بودند و شب از مشعر كوچ كرده اند و رمى جمره عقبه را شبانه انجام داده اند، قربانى نمودن در شب حتى از آنها هم مجزى نمى باشد، چون ذبح در شب مورد نهى و كراهت است و در امثال اين موارد نهى به خود عبادت نخورده كه حمل بر اقل ثواباً شود، بلكه نهى به خود ذبح به طور كلّى خورده و موجب بطلان عبادت است. (مسئله 396) در حيوان قربانى چند شرط معتبر است: اول: اگر شتر باشد، سن آن كمتر از پنج سال نباشد و داخل در سال ششم شده باشد، و در گاو و بُز، تمام شدن يك سال و دخول در سال دوم كفايت مى كند، در سنّ گوسفند هم تمام شدن شش ماه كافى است؛ دوم: بايد سالم باشد و حيوان به هيچ نحو مريض نباشد و ذبح حيوان مريض كافى نيست، حتّى اگر آن بيمارى مثل كچلى باشد، بنا بر احتياط؛ سوم: حيوان بايد خيلى پير نباشد؛ چهارم: بايد تامّ الاجزا باشد و نقص نداشته باشد. پس اگر لنگ يا كور يا گوش بريده يا دم بريده باشد، يا اگر شاخ داخلى آن بريده يا شكسته باشد، كافى نيست. همچنين احتياط واجب آن است كه چشمش سفيد نشده باشد؛ پنجم: در اصل خلقت بى بيضه نباشد و خَصِى (اَخْته) هم نباشد و بنا بر احتياط واجب، بيضتين حيوان هم تابيده نشده باشد، و بنا بر احتياط، بيضه آن را نكوبيده باشند، گرچه اقوى كفايت است؛ ششم: بايد لاغر نباشد، و اگر در گُرده او پيه باشد، كافى است؛ و احتياط آن است كه آن را در عرف، لاغر نگويند؛ هفتم: بنا بر احتياط واجب، قربانى در اصل خلقت بى دُم نباشد و اگر گوش يا شاخ در خلقت اصلى نداشته باشد، كفايت بعيد نيست، و اگر شاخ خارجى[6] او شكسته باشد يا بريده شده باشد، اشكال ندارد. (مسئله 397) احتياط مستحب آن است كه ذبح را از روز عيد تأخير نيندازد، ولى اگر بدون عذر و عمداً و يا به واسطه عذرى مثل فراموشى يا ندانستن مسئله و يا پيدا نشدن حيوان، در روز عيد ذبح نكرد، احتياط واجب آن است كه در ايّام «تشريق» (روزهاى يازدهم، دوازدهم و سيزدهم ذى حجّه) ذبح كند و از آن تأخير نيندازد، و اگر نتوانست در بقيّه ماه ذى حجّه قربانى كند و گناهى هم ظاهراً محقق نشده است. (مسئله 398) لازم نيست ذابح مؤمن باشد، نه در قربانى و نه در كفّارات، بلكه همان مسلمان بودن، كافى است. (مسئله 399) لازم نيست خود انسان ذبح كند و جايز است شخص در قربانى به ديگرى نيابت بدهد و خودشان حيوان را ذبح نكنند و چون امروزه بانوان را به قربانگاه راه نمى دهند به ناچار بايد براى ذبح به ديگران نيابت بدهند و نيّت را نايب در موقع ذبح بكند، و اقوى آن است كه خود شخص هم اگر حاضر باشد نيّت بكند. روزه بَدَل قربانى (مسئله 400) كسى كه قادر بر ذبح نباشد (نه قربانى داشته باشد و نه پول آن را)، بايد سه روز در حج، قبل از خروج از مكّه، و هفت روز پس از حج و در مراجعت به وطن، روزه بگيرد، ولى مى تواند در روز عيد، تقصير نمايد. (مسئله 401) اين سه روز روزه را بايد در ماه ذى الحجّة بگيرد و بايد بعد از احرام به عمره تمتّع باشد و قبل از آن نمى تواند، و احتياط مستحب آن است كه هفتم و هشتم و نهم ذى الحجّه را اختيار كند و اين سه روز پى در پى باشد، و جايز نيست در ايام تشريق در منى روزه بگيرد، زيرا در ايّام تشريق در منى، روزه براى همه حرام است، چه حج به جا بياورند يا نه. (مسئله 402) اگر بدون مشقّت مى تواند از كسى پول قرض بگيرد و چيزى دارد كه با فروختن آن قرض را ادا كند، بايد قرض بگيرد و قربانى كند. مسائل متفرّقه قربانى (مسئله 403) كسى كه اجير ديگرى است، در حج مى تواند براى قربانى كردن، شخص ثالثى را وكيل كند و وكيل مزبور به قصد حجّى كه موكّلش از طرف موكّل خود انجام مى دهد، نيّت قربانى مى نمايد. (مسئله 404) خروج از احرام نسبت به غير از بوى خوش و زن ظاهراً به بيش از رمى و تقصير منوط نمى باشد، نتيجتاً مُحرم با انجام رمى و تقصير از همه محرّمات احرام ـ بجز بوى خوش و همسر ـ خارج مى شود. (مسئله 405) در شرايط قربانى، آنچه تحقيق در آن لازم است سنّ حيوان است كه اطمينان در آن لازم است، گرچه از قول فروشنده اطمينان پيدا شود و اگر فروشنده اهل خبره باشد و از سنّ هَدى خبر داد، مى توان به قول او اعتماد كرد، امّا در شرايطى كه مربوط به نقص عارض بر حيوان بعد از تمام بودن آن باشد، مثل خصىّ نبودن يا معيوب نبودن، در اينها فحص لازم نيست. (مسئله 406) اگر كسى با اعتقاد به اينكه گوشت قربانى تلف مى شود و تضييع مال است، قربانى نكرد و با همين كيفيّت تقصير كرد و ساير اعمال حج را انجام داد، اگر جاهل بوده و فكر مى كرده عملش صحيح است، در اين صورت اعمال و حجّ او صحيح است و از احرام خارج شده، ولى قربانى بر ذمّه او باقى است. و امّا اگر عمداً و براى اعتبارات و افكار خودش قربانى ننمود و بعد هم تدارك نكرد علاوه بر معصيت، صحّت حجّش هم محلِ اشكال است. (مسئله 407) پول قربانى بايد از مال حلال باشد، پس، اگر قربانى را از پولى كه خمس آن را نداده بخرد، كافى نيست. مستحبّات قربانى (مسئله 408) مستحبّات قربانى چند چيز است: 1. در صورت تمكّن، قربانى شتر باشد، و در صورت عدم تمكّن، گاو، و در صورت عدم تمكّن آن، گوسفند باشد؛[7] 2. قربانى بسيار فربه و چاق باشد؛[8] 3. اگر قربانى شتر يا گاو است ماده باشد، و اگر گوسفند يا بُز است، نَر باشد؛ سوّم: تقصير (مسئله 409) پس از قربانى بانوان بايد تقصير كنند يعنى مقدارى از ناخن يا موى سر خود را بچينند. و بهتر آن است كه اكتفا به زدن ناخن تنها نكند بلكه مقدارى از سوى سر را هم بزند كه موافق احتياط است. براى زنها تنها تقصير واجب و متعيّن است و تراشيدن سر براى آنها نه تنها كافى نيست، بلكه حرام هم مى باشد. زمان تقصير (مسئله 410) احتياط آن است كه تقصير در روز عيد باشد، اگرچه جواز در تأخير آن تا آخر ايّام تشريق[9] بعيد نيست، بلكه تا ايّامى كه صحيح است غير اعمال منى از اعمال حج به جا آورده شود. مكان تقصير (مسئله 411) محلّ تقصير نمودن، منى است، و جايز نيست در حال اختيار آن را در جاى ديگر انجام دهد. (مسئله 412) اگر كسى به علّت فراموشى و يا ندانستن مسئله و يا از باب غفلت و يا حتى با عمد و علم تقصير ننمود و از منى خارج شد و يا به وطن برگشت، در صورت امكان بايد به منى مراجعت كند و در آنجا تقصير كند، و اگر نمى تواند برگردد در محلّ خودش تقصير نمايد و بنا بر احتياط واجب موى خود را به منى بفرستد. (مسئله 413) بعد از آنكه مُحرم تقصير كرد و رمى جمره عقبه را انجام داد، گرچه هنوز قربانى نكرده باشد تمام چيزهايى كه به واسطه احرام حج بر او حرام شده بود، حلال مى شود، مگر همسر و بوى خوش. و امّا صيد از دو جهت حرمت دارد: اول، در حرم صيد جايز نيست، نه براى مُحرم و نه براى غير مُحرم و اين حرمت باقى است؛ دوم، بر مُحرم نيز صيد جايز نيست، چه در حرم باشد يا در غير حرم. (مسئله 414) انجام تقصير در شب هم صحيح است و كفايت مى كند. (مسئله 415) شخص نمى تواند قبل از اينكه خودش تقصير كند از ديگرى تقصير كند، بنابراين، ازاله موى ديگرى قبل از خارج شدن از احرام جايز نيست، ولو براى تقصير، و در هر صورت اگر ديگرى او را تقصير كند، كفايت مى كند، اگرچه خودش از احرام خارج نشده باشد. -------------------------------------------------------------------------------- [1]. «عن ابى جعفر عليه السلام ـ فى حديث ـ قال: مَتى استَيْقَنْتَ اَوْ شَكَكْتَ فى وقت فريضة أنك لم تصلّها، او فى وقت فوتها أنك لم تصلّها، صليّتها، و اِنْ شَكَكْتَ بعد ما خرج وقت الفوت و قد دخل حائل فلا اعادة عليك من شكّ حتّى تستيقن، فان استيقنت فعليك أن تصليّها فى اىّ حالة كنت». (وسائل الشيعة، 4/ 282، أبواب المواقيت، باب60، حديث 1). [2]. وسائل الشيعة، 14/56، أبواب رمى جمرة العقبة، باب 2. [3]. الكافي، 4/478/1. [4]. همان. [5]. التهذيب، 5/ 454، حديث 1588. [6]. شاخ خارجى، شاخ سخت سياهى است كه به منزله غلاف است براى شاخ داخلى كه سفيد است. [7]. التهذيب، 5/204 /679. [8]. همان، 5/205/686. [9]. ايّام تشريق، روزهاى يازدهم و دوازدهم و سيزدهم ذيحجّه مى باشد.
|