Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: کتابخانه فارسی
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: الف ـ استطاعت مالى

الف ـ استطاعت مالى

(مسئله 6) انجام حج، اختصاص به مردان ندارد، و بر بانوانى كه شرائط حج از جمله استطاعت مالى را داشته باشند حج بر آنها هم واجب است.

(مسئله 7) استطاعت مالى، يعنى داشتن توشه راه، و وسيله رفت و برگشت، و توان اداره خود در زمان مسافرت و بعد از مراجعت به وطن، و داشتن ضروريات زندگى و آن چه را در معيشت به آن نياز دارد نيز شرط است[1].

(مسئله 8) زنى كه مستطيع است و براى حج ثبت نام كرده و همسر او هم مستطيع است ولى ثبت نام نكرده، جايز نيست نوبت خود را به همسر خود بدهد، ولى اگر نوبت خود را به همسرش داد، حج همسر صحيح و از حجّة الاسلامش كفايت مى كند. و بايد خود زن بعداً به حج برود.

(مسئله 9) هرگاه زنى با كار و تلاش خود مى تواند مخارج خويش را متكفل شود و مخارج حجّش را نيز دارد، و در صورت رفتن او به حج، شوهرش براى تهيّه مخارج به زحمت مى افتد. در اين صورت چنين زنى مستطيع نمى باشد و حج بر او واجب نيست.

(مسئله 10) اگر زنى لوازم ما زاد بر زندگى را «مانند فرش و لباس و جواهرات و اشياى قيمتى» دارد به گونه اى كه قيمت آنها به اندازه هزينه سفر حج است و ساير شرايط را نيز دارا باشد واجب است به حج برود.

( س 11 ) زنى مقدارى زيور آلات گران بها دارد اگر آنها را بفروشد مى تواند به زيارت خانه خدا برود آيا مستطيع است يا اينكه زيور آلات، استثناء شده است؟

ج ـ اگر نياز آن زن به زيور آلات به حسب متعارف و شئون زندگى اش با تبديل بر طرف مى شود و آن چنان فرقى بين گران قيمت و ارزان آن برايش نمى باشد و همان ما به التفاوت براى مخارج حج و حصول استطاعت كافى باشد، يا به خاطر پير شدن، نياز او از آنها بر طرف شده، فروش آنها لازم و حج، واجب است. امّا اگر به حسب معمول و متعارف زنان، از نظر موقعيّت اجتماعى و ساير شرايط در سطح هم هستند و داشتن زيور آلات برايشان لازم باشد در اين صورت، فروش يا تبديل لازم نيست، چون صدق استطاعت نمى كند و استطاعت مالى محقّق نشده است.

( س 12 ) خانمى استطاعت مالى براى حج را داراست در حالى كه شوهر او در ماههاى حج وفات نموده، آيا مى تواند در ايّام عدّه به حج برود يا خير؟

ج ـ حج بر او واجب است و در سفر، آداب حِداد را رعايت كند و در عده وفات بودن، مانع از سفر حج او نيست.

( س 13 ) آيا زن در ايّام طلاق رجعى مى تواند به مكه برود؟

ج ـ اگر حج قبل از اعتداد بر او مستقر بود در اين صورت وجوب حج مقدم بر حرمت خروج است چون حج اهم است و اگر مستقر نبوده مستطيع نمى شود چون محذور شرعى مثل محذور عقلى است.

1 ـ استطاعت با قرض

(مسئله 14) اگر زنى هزينه سفر حج را ندارد اگر بتواند با قرض نمودن حج به جا آورد لازم نيست قرض نمايد، ولى اگر قرض كرد در صورتى كه قرض نمودن براى او هيچ گونه منت و مؤنه اى نداشته باشد و بتواند بعداً به سهولت قرض خود را ادا كند و ساير شرايط را هم دارا باشد مستطيع مى شود و اگر با آن حج به جا آورد از حجة الاسلام كفايت مى كند.

2 ـ استطاعت زن با ارث

(مسئله 15) زنى كه شوهرش زنده است و مخارج زندگى او را مى پردازد ولى پس از مرگِ يكى از بستگانش، اموالى به او رسيده كه به مقدار مخارج حجّ مى باشد در اين صورت با داشتن ساير شرايط استطاعت، مستطيع است و بايد به حج برود.

(مسئله 16) اگر زنى شوهرش از دنيا برود و در زمان حيات شوهرش استطاعت مالى نداشته و بعد از مردنِ شوهر، از ارث او استطاعت مالى پيدا كند، ولى به جهت بيمارى يا پيرى نتواند به حج برود در صورتى كه بيمارى و يا پيرى او به نحوى است كه قدرت رفتن به حج را ندارد، مستطيع نشده و حج بر او واجب نيست.

3 ـ استطاعت زن با مهريّه

(مسئله 17) زنى كه مهريّه او به مقدار مخارج حجّ يا بيشتر از آن است، اگر شوهر قدرت پرداخت مهريّه را ندارد، در اين صورت زن حق مطالبه مهريّه را ندارد و مستطيع نمى باشد.

(مسئله 18) اگر شوهر قدرت پرداخت مهريه زن را دارد و مطالبه آن براى زن مفسده اى ندارد با فرض اين كه شوهر نفقه و مخارج زندگى زن را مى دهد لازم است زن مهريّه خودرا مطالبه كند و به حجّ برود و امّا چنانچه براى او مفسده دارد مثل اين كه ممكن است مطالبه مهر به نِزاع و طلاق منجر شود مستطيع نشده است.

(مسئله 19) اگر كسى در وقت ازدواج به همسر خود وعده يك حج بدهد، پس اگر به عنوان مهريّه باشد، بايد به آن عمل كند و اگر فقط و عده باشد اداى آن لازم نيست گرچه ادا كردن مطلوب و مطابق با احتياط است.

(س 20) زمانى كه ازدواج كردم با مهريّه مى توانستم به حج مشرّف شوم ولى چون همسرم آن را نپرداخت نتوانستم به حجّ بروم و الآن هزينه حج بسيار سنگين شده و مهريّه ام وافى به آن نيست آيا وجوب حجّ برمن مستقر شده يا نه؟

ج ـ در فرض مذكور حجّ بر شما مستقر نگرديده و واجب نمى باشد.

4 ـ استطاعت زن به وسيله بذل

(مسئله 21) استطاعت بذلى آن است كه شخصى مخارج حج و مخارج افراد تحت تكفل شخص ديگرى را در مدت حج بر عهده گيرد كه در اين صورت انجام حج واجب است.

(مسئله 22) اگر زنى مخارج سفر حج را ندارد ولى شوهرش به او مى گويد كه حج به جا آور و مخارج حج بر عهده من، با اطمينان به وفا و عدم رجوع باذل حج بر او واجب مى شود و اين حج را حجِ بذلى مى گويند و در آن، رجوع به كفايت (يعنى داشتن مالى براى تأمين مخارج پس از بازگشت) معتبر نيست ولى اگر قبولِ بذل و رفتن به حج، موجب اِخلال در امور زندگى او شود در اين صوت حج بر او واجب نيست.

(مسئله 23) اگر زنى را شوهرش به حج مى برد و تمام مخارج او را مى پردازد واجب است به حج برود.

(مسئله 24) اگر براى زنى به وسيله بذلِ مال فرزندش استطاعت بذلى حاصل شود، در اين صورت حج بر او واجب است ورضايت شوهر شرط نيست.

(مسئله 25) حجّ بذلى كفايت از حجة الاسلام مى كند يعنى اگر بعد از انجام اين حج، خودش هم استطاعت پيدا كند واجب نيست دو باره به حج برود.

(مسئله 26) پول قربانى در حجِ بذلى بر عهده بذل كننده است، ولى كفّارات عمدى را بايد خودش بدهد، و اگر پول قربانى را بذل نكند حج واجب نمى شود، كما اينكه در حجِ هبه اى هم اگر پول قربانى را نبخشيدند حج واجب نمى شود مگر اينكه پول قربانى را خودش زائد بر مخارج و مؤنه زندگى داشته باشد.

--------------------------------------------------------------------------------

[1]. در مورد بانوانى كه مخارج زندگيشان بر عـهده شوهر است داشتن لوازم زندگى شرط نيست.

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org