|
تلقيح و بارورى
(س 1123) مرد و زنى كه خويشاوند بوده اند، با هم ازدواج كرده اند؛ امّا فرزندان متولّد شده از آنها ناسالم اند. پزشكان مى گويند در صورتى كه نطفه مرد را با تخمك زن ديگرى در خارج از رَحِم، مخلوط كنند و در رَحِم همسر او قرار دهند، فرزندان سالم متولّد خواهند شد. در اين صورت بفرماييد: 1. آيا اصل عمل، اشكال دارد يا خير؟ 2. در صورت اشكال نداشتن، همسر مرد كه نطفه ديگرى در رَحِم او قرار گرفته، حكم مادر پيدا مى كند يا خير؟ 3. زنى كه از او تخمك گرفته شده، نسبت به فرزند متولّد يافته، چه حالتى خواهد داشت؟ 4. آيا اين فرزند، از مادرى كه به صورت نطفه در رَحِمش قرار گرفته، ارث مى برد يا خير؟ از زنى كه از او تخمك گرفته شده چه طور؟ 5. در صورتى كه زنى كه تخمك از او گرفته مى شود، غير مسلمان باشد، چه صورتى دارد؟ 6 . آيا گرفتن تخمك از زن نامحرم، مانعى دارد يا خير؟ ج 1 ـ امتزاج اسپرم زوج با تخمك زن ديگر در خارج و تلقيح آن به زوجه، يا زن مذكور يا زن ثالث، ظاهراً مانعى ندارد؛ چون نه زناست و نه وارد نمودن منى در رَحِم زن اجنبيّه. ج 2 ـ زن صاحب رَحِم كه تخمك (منشأ نطفه امشاج) متعلّق به او نيست، مادر محسوب نمى شود. آرى، با شير دادن و تحقّق بقيّه شرايط رضاع، مادر رضاعى مى شود. ج 3 ـ اگر صاحب نطفه اعراض ننموده و عرفاً آن زن را صاحب تخمك مى دانند، مادر محسوب مى شود. ج 4 ـ فرزند به دنيا آمده، از شوهرى كه صاحب اسپرم است ارث مى برد و مادر بودن زنى كه تخمك به او تعلّق دارد، در صورتى كه اختلاط نطفه و تخمك با خواست آن زن بوده و اعراض ننموده (مانند قرار دادن در بانك اسپرم تا هر شخصى كه خواست از آن استفاده كند)، ظاهراً ثابت است و ارث مى برد. ج 5 ـ مانعى ندارد و فرزند، تابع اشرف ابوين است. ج 6 ـ گرفتن تخمك از محارم مردى كه صاحب اسپرم است، نمى توان گفت كه جايز، بلكه حرام است و بايد از اين گونه اعمال كه بر خلاف اصول اخلاقى توالد و تناسل است، جدّاً پرهيز نمود، و در مفروض سؤال، نسبت به گرفتن تخمك از غير محارم، فى حدّ نفسه، مانعى ندارد. 23/5/77 (س 1124) با توجّه به پيشرفت علم پزشكى در لقاح خارج رَحِمى، چنانچه اين امكان كه كلّ دوره نه ماهه قبل از تولّد در محيط آزمايشگاهى طى شود، فراهم گردد، اوّلاً حلول روح به اين جنين در چه مرحله اى خواهد بود؟ ثانياً چنانچه سلّول هاى مورد نياز متعلّق به زن يا مرد يا هر دو، جهت تشكيل نطفه از «بانك اسپرم» كه از افراد ناشناس تهيّه شده باشد، تأمين گردد، جنين حلال زاده است يا خير؟ مسئله محرميّت او به زن و شوهر چگونه خواهد بود؟ ج ـ زمان حلول روح را با حكم شرعى و فقهى نمى توان معيّن نمود و حكم فقهى مسئله، آن است كه هر زمان جنين آزمايشگاهى به سر حدّ رشد و تماميت خلقت و حركت همانند جنين چهار ماه در رَحِم رسيد، محكوم به احكام حلول روح است و تشخيص آن هم با اهل خبره و اطّلاع مورد وثوق است؛ و امّا بقيّه احكام جنين آزمايشگاهى، اگر نطفه زن و مرد هر دو از بانك اسپرم گرفته شده و فرض هم بر اين است صاحب نطفه ها اِعراض نموده اند، اگر بعداً ثابت شد و يا از اوّل معلوم بود كه صاحبان نطفه چه افرادى هستند، ازدواج آنها با چنين فرزند آزمايشگاهى، اگر نگوييم جايز نيست، قطعاً احتياط در ترك آن است، چون از اجزاى آنهاست؛ و امّا نسبت به ارث، احتياط در ترك توارث است، اگر نگوييم به صورت فتواست و نسبت به غير آنها، نسبت رَحِمى ندارد و در حكم فرزندى است كه تمام نطفه، مأخوذ از گياه و پرورش يافته در آزمايشگاه است. 29/7/77 (س 1125) زن و شوهرى مدّتى از ازدواج آنان گذشته و صاحب فرزند نشده اند. پزشك متخصّص، تشخيص داده كه نطفه آنان ضعيف است و اگر بخواهند بچّه دار شوند بايد نطفه آنان را در رَحِم مصنوعى تقويت كنند و بعد از تقويت، آن را به رَحِم زن، تلقيح نمايند. آيا اصل اين عمل جايز است يا خير؟ و در صورت جواز، آيا بچّه اى كه با اين كيفيت به دنيا مى آيد، به زن و شوهر ملحق مى شود و از آنان ارث مى برد يا خير؟ ج ـ هم عمل جايز است و هم بچّه به صاحب نطفه، يعنى همان زن و شوهر مُلحق مى شود و حكم بچّه اى را دارد كه از اوّل در رَحِم طبيعى مادر رشد كرده و به دنيا آمده است. 8/12/77 (س 1126) آيا مى توان به عنوان قدردانى به مرد اهدا كننده اسپرم، مالى بخشيد؟ ج ـ دريافت پول در مقابل آن جايز است، گرچه بهتر است فرد پول را در مقابل حقّ اختصاص يا در قبال اجازه استفاده از آن دريافت كند و دهندگان پول هم آن را به عنوان هديه بدهند. 12/10/83 (س 1127) آيا وارد نمودن اسپرم مرد اجنبى به رَحِم زن، در صورتى كه شوهرش عقيم باشد، حرام است؟ ج ـ وارد نمودن اسپرم مرد اجنبى به رَحِم زن، حرام است و بايد از اين گونه اعمال پرهيز نمود و براى رفع مشكل نداشتن فرزند، بايد راه ديگرى كه مشروع باشد، پيدا كرد و براى حلّ آن، مى توان اسپرم مرد اجنبى و تخمك همسر را در خارج (شرايط آزمايشگاه) مخلوط كرد و سپس جنين حاصل را به رَحِم زن انتقال داد كه در اين صورت، همسر كه صاحب تخمك منشأ است، مادر محسوب مى شود و صاحب اسپرم نيز در صورتى كه از نطفه خود اعراض نكرده باشد، پدر محسوب مى شود. آرى، در صورتى كه مرد اجنبى از نطفه خود اعراض كرده باشد (مثلا نطفه را در بانك اسپرم قرار داده تا هر كس خواست، از آن استفاده كند)، پدر محسوب نمى شود؛ امّا در صورتى كه صاحب اسپرم شناخته شود، نسبت به امر ازدواج، احتياط امرى لازم است، بلكه خالى از وجه نيست. به هر حال شوهر، پدر محسوب نمى شود، چون صاحب اسپرم نيست؛ ليكن بچه به حكم ربيبه بودنش به آن شوهر محرم است، به شرط حصول آميزش شوهر با همسر خودش، و در محرميّت مرد با ربيبه، صدق ربيبه و دختر زن بودن مناط است نه انعقاد نطفه اش در رَحِم زن، قبل از ازدواج با شوهر. هرچند متعارف چنين بوده، ليكن محض تعارف و تقارن است و دليلى بر شرطيّت اين تقارن وجود ندارد. پس اطلاق ادلّه محرميّت ربيبه محكم است؛ به علاوه كه الغاى خصوصيّت بر فرض قصور ادلّه و عدم اطلاق، خالى از قوّت نيست.
|