|
رقصيدن و كف زدن
(س 30) تعريف رقص از نظر شرعى چيست؟ وحكم آن به نظر حضرت عالى چه مى باشد؟ ج ـ تعريف شرعى ندارد و رقص، موضوعى است كه مثل ساير موضوع ها به نظر عرف واگذار شده؛ و امّا از نظر حكم شرعى، ظاهراً فى حدّ نفسه، اگر همراه حرام هاى ديگرى نباشد، حرام نيست. 14/10/79 (س 31) با توجه به تعريفهاى نامفهومى كه از مجلس لهو ولعب مى شود، خواهشمند است كه تعريف كاملاً روشنى، با ذكر مثال از اين مجالس بيان فرماييد؟ ج ـ مجالس عيّاشى كه با ارتكاب محرّمات، مانند قمار و مشروب و... باشد، مجالس لهوى است كه شركت در آن حرام است. 1/6/75 (س 32) رقص در اسلام چه حكمى دارد؟ آيا زن مى تواند براى زن يا مرد براى مرد در مجلس عروسى برقصد؟ رقص عروس و داماد در جمع زنان چگونه است؟ در مجلس عروسى اى كه زن و مرد با هم هستند، اگر رقص باشد، چه حكمى دارد؟ ج ـ رقص را فى حدّ نفسه، مانند دست زدن در مجالس عروسى، چنانچه حرام ديگرى مانند ترويج باطل و ترويج طاغوت و اختلاط مرد و زن را در پى نداشته باشد، نمى توان گفت حرام است؛ و امّا در مجالسى كه زن و مرد هر دو باشند، چه عروس برقصد، چه داماد، رقص حرام است، كما اين كه رقص ديگران هم در مجالسى كه زن و مرد هر دو هستند، ترويج بى عفّتى و حرام است. 2/12/76 (س 33) آيا رقص زن براى مردان مَحرم يا زنان ديگر، جايز است؟ رقص مرد براى زنان محرم و يا مردان ديگر، چطور؟ ج ـ رقص را فى حدّ نفسه، نمى توان گفت حرام است. 14/6/74 (س 34) 1. در مجلس عروسى اى كه رقص بانوان در نزد بانوان و كف زدن ها به همراه نوار موسيقى مبتذل هست، حضور مؤمنين چه حكمى دارد؟ 2. در بعضى از اوقات اين مجالس، مجالس عروسى اقوام نزديك و فاميل مانند برادر خواهر، دايى و... است، در فرض حرمت آيا شركت كردن در آن مجالس، جايز است؟ ج 1 ـ در صورت امكان، با وجود شرايط امر به معروف و نهى از منكر، بايد آنها را نهى از منكر نمايد و در صورت عدم تأثير، مجلس را ترك نمايد تا اين كه در مجلس معصيت و گناه، حضور نداشته باشد. ج 2 ـ اگر شركت نكردن، باعث مفسده نباشد و ايجاد تنبّه نمايد، عدم شركت واجب است؛ چرا كه شركت در مجالس گناه است؛ امّا اگر شركت در اين مجالس با رعايت جوانب احتياط، موجب تنبّه مى شود، مانعى ندارد. 10/8/77 (س 35) آيا در احكام رقص، فرقى بين افراد مكلّف و غير مكلّف هست؟ مثلاً آيا تماشاى رقص دختر نابالغ توسط مردان اشكال دارد؟ ج ـ چون ظاهراً مفسده اختلاط و شكسته شدن عفّت و عورت بودن زن و غير آنها از مفاسد ديگر را در بردارد، حرام است. آرى، اگر دختر فرضاً دوساله باشد كه هيچ مفسده اى همراه آن نباشد، مانعى ندارد. 22/5/79 (س 36) آيا ممكن است در ايّام خاص مثلاً مراسم عقد و عروسى و يا مراسم عيد الزهرا(عليها السلام) بعضى افعال حرام (مثل رقص هاى حرام)، جايز و بدون اشكال شود؟ ج ـ موارد مذكور در سؤال، مجوّز حلال شدن فعل حرام نيست. 22/5/79 (س 37) دادن پول به افراد، در موقع رقص چگونه است؟ ج ـ رقص، فى حدّ نفسه، مانند دست زدن در مجالس عروسى، چنانچه حرام ديگرى مانند ترويج باطل و ترويج طاغوت و اختلاط مرد و زن را در پى نداشته باشد، نمى توان گفت حرام است و پول دادن براى آن را نيز نمى توان گفت حرام است؛ ولى اگر يكى از امور مذكور، همراه رقص باشد، حرام و پول دادن براى آن و شركت در آن مجالس نيز حرام است. 28/5/78 (س 38) آيا اگر زن و شوهرى با هم فيلم رقص نگاه كنند، حرام است؟ ج ـ اگر به نحوى نباشد كه منشأ فساد و انحراف در خودشان يا فرزندانشان شود، مانعى ندارد. 25/2/79 (س 39) دايره زدن و كف زدنى كه تحريك كننده و مفسده انگيز باشد و همچنين رقصيدن مرد در جمع زنان و مردان، چه حكمى دارد؟ ج ـ همه موارد ذكر شده، حرام است. 20/4/75 (س 40) استفاده كردن از طشت و باديه همراه با كف زدن در مراسم عروسى، در صورتى كه هم مردان و هم زنان مى شنوند، چه حكمى دارد؟ ج ـ استفاده از طشت و باديه را در مراسم عروسى، بدون آنكه مفسده اى، مانند اختلاط زنان و مردان و ترويج فرهنگ غربى در پى داشته باشد، نمى توان گفت حرام است. 1/11/70 (س 41) مطلق كف زدن چه حكمى دارد؟ دست زدن در مراسم عروسى و مولوديه ها چطور؟ ج ـ كف زدن، فى حدّ نفسه، مانعى ندارد، ليكن افراط و زياده روى در آن، نامطلوب و خلاف نزاكت است و اگر با محرّمات ديگر همراه شود، قطعاً مرتكب آن، مرتكب حرام شده است. 25/10/75 (س 42) كف زدن به هنگام سرودهاى مذهبى كه توسط مدّاحان خوانده مى شود و ابراز شادى در مجالس ميلاد و شادى اهل بيت، چه صورتى دارد؟ ج ـ كف زدن را، فى حدّ نفسه، نمى توان گفت حرام است؛ امّا رعايت جهات ديگر، مانند حفظ ارزشها و معيارهاى اسلامى، لازم است. 12/11/74 (س 43) نظر حضرت عالى درباره دست زدن در مساجد، حسينيه ها و صحن امامزادگان و منازل، به طورى كه دست زدن به سبك سينه زنى سنّتى باشد و اين دست زدن، هيچ گونه طَرَبى را ايجاد نكند و با مجالس لهو و لعب تفاوت داشته باشد چيست، آيا اشكال دارد يا خير؟ ج ـ كف زدن در مساجد و حسينيه ها و صحن امامزادگان را، با عدم ابتذال و با فرض بى احترامى نشدن به مسجد و جلب رضايت امام جماعت مسجد و نمازگزاران محترم، نمى توان گفت كه ممنوع است؛ امّا به هر حال، پرهيز از كف زدن در مساجد، با همه قيود ذكر شده، باز مطلوب است و مساجد را با صلوات بر محمد و آلش بايد زنده نگاه داشت. 11/12/77 (س 44) نظر به اين كه يكى از كارهايى كه اين روزها مرسوم شده، كف زدن و سوت زدن در مجالس و محافل است كه در بعضى مراسم رسمى و با حضور بعضى از مسئولان نظام صورت مى گيرد و متأسفانه در بسيارى از مواقع، جايگزين ذكر تكبير و صلوات شده است و در اين مورد، سؤالات زيادى از سوى افراد شده است، خواهشمند است براى رفع شبهه، فتوا و نظرتان را در اين زمينه بيان كنيد؟ ج ـ اين گونه اعمال را فى حدّ نفسه اگر لهو هم باشد و بدون غَرَض عقلايى انجام گيرد ـ كه معمولاً هم چنين نيست و با غرض عقلايى و براى صحّه گذاشتن به حرف هاى گوينده و شوق و نشاط انجام مى گيرد ـ نمى توان گفت حرام است و اصل در افعال و اعمال، حلّيت است و حرمت، محتاج به دليل است و هر لهوى هم بالضّروره، حرام نيست و مسئله صلوات و غير آن از اذكار، منوط به اراده و رضايت افراد است و اجبار بر آن، حتّى به عنوان امر به معروف، اگر اجبار در آن هم حسب شرايط خاصّ خودش جايز گردد، در باب مستحبّات، غير جايز و ممنوع و حرام است. 6/10/77 (س 45) در بعضى از مجالس سخنرانى و سمينارها، مستمعان از سخنان سخنران به وجد آمده، نسبت به تأييد سخنان ايراد شده، احساسات خود را به صورت كف زدن و سوت زدن بروز مى دهند. اين گونه ابراز احساسات و تشويق از نظر شرعى چه حكمى دارد؟ ج ـ چه نيكوست كه ما، وَجد و شاديمان را هم با شعار سازنده و گويا ابراز داريم؛ يعنى با ذكر صلوات بر محمد و آلش كه شعار حاكميت عدل است و يا با تكبير و گفتن «الله اكبر» كه بيانگر عظمت ذات بارى و قدرت اوست و يا با گفتن «الحمدلله» كه بيانگر شكر نعمت است و با امثال اين گونه ذكرها بر سخنان گوينده صحّه گذاشته شود تا از سوت و حركت دست و صُمت كه همه و همه شعار ساكت است، به شعار ناطق و گويا و زباندار رو بياوريم؛ ليكن كف زدن، فى حدّ نفسه و به عنوانه را كه در كتب فقهى به عنوان تصفيق آمده، نمى توان گفت حرام است؛ بلكه محكوم به جواز و حلّيت است. 12/3/77
|