|
احكام قطع طواف
(مسئله 263) قطع كردن طواف مستحبّى، هر چند بدون عذر باشد، جايز است، اما در طواف واجب، احتياط واجب در عدم قطع بدون عذر مى باشد، ولى اگر قطع نمود و طواف را از سرگرفت، مجزى است. (مسئله 264) اگر شخصى به هر حال در اثناى طواف آن را قطع كرد و از اول شروع نمود، آن طوافى را كه از سرگرفته، كفايت مى كند. (مسئله 265) اگر شخصى بدون عذر طواف را قطع كند، احوط آن است كه اگر بعد از نصف شوط چهارم باشد، طواف را تمام كند و بعد آن را اعاده نمايد، هر چند مى توان به اتمام هم اكتفا نمود، و اين در صورت انجام عمل منافى طواف مثل فصل طويل است، امّا در صورت عدم اتيان منافى، اگر برگردد و طوافش را تمام كند، طوافش صحيح است، و در هر صورت از سرگرفتن طواف صحيح مى باشد. (مسئله 266) اگر در بين طواف عذرى براى اتمام پيدا شود، «مثل بيمارى يا حيض يا حَدَث بى اختيار»، پس اگر بعد از تمام شدن نصف شوط چهارم باشد، فرد بعد از رفع عذر برگردد و از همان جا طوافش را تمام كند، و اگر قبل از نصف شوط چهارم باشد، طواف را اعاده كند، و احتياط مستحب در فرض اول در غير حيض و حَدَث، آن است كه اتمام كند و اعاده نمايد، هر چند اگر طواف را از سرگرفت، صحيح و مجزى مى باشد. (مسئله 267) اگر شخصى با عذرى مثل بيمارى، «نه حَدَث»، طواف را قطع كرد و نتوانست طواف را به جا آورد تا آنكه وقت تنگ شد، اگر ممكن است او را حمل كنند و طواف را مجدّداً انجام دهد، و اگر ممكن نيست، براى او نايب بگيرند تا برايش مجدّداً طواف نمايد. (مسئله 268) اگر شخصى مشغول طواف باشد و وقت نماز واجب او تنگ شود، واجب است طواف را رها كند و نمازش را بخواند. پس اگر بعد از نصف شوط چهارم، طواف را رها كرده، در اين صورت طواف را از همان جا تمام كند، و اگر تمام نكرد و طواف را از سرگرفت، ظاهراً مجزى است و طوافش صحيح است؛ و اگر قبل از نصف شوط چهارم باشد، بنا بر احتياط بعد از اتمام، طواف را اعاده كند، گرچه طواف از سرگرفته شده نيز مجزى مى باشد. (مسئله 269) جايز است، بلكه مستحبّ است شخص، طواف را براى رسيدن به نماز جماعت قطع كند، هر چند جماعت عامّه و غيرشيعه باشد، يا قطع طواف براى رسيدن به وقت فضيلت نماز واجب باشد، و از هر جا قطع كرد، از همان جا بعد از نماز اتمام كند، گرچه رها كردن و از سرگرفتن آسان تر است.
|