|
آگاهي، اخلاص و تعبّد امام
كسي كه توجه جهان شرق و غرب را به خود جلب كرده بود، انساني بود متعبّد. هنگامي كه ايشان بيهوش بود، با چشم اشاره مي كرد و نماز مي خواند. در همان حال راديو را باز كرده، گوش مي كند ببيند در كشور چه اتفاقهايي افتاده است. براي ايشان، در يك لحظه هزار نكته و وظيفه مطرح است. در واقع رفتار ايشان هم نماز شب است، هم جهاد است و ايثار، هم تعبّد است. مثل شيخ صدوق دوم بودن و مثل ابن بابويه بودن و هم علي وار جنگيدن. چنان كه منتظر هستند كه ببينند اگر اتفاقي در كشور افتاده و به وجود ايشان نيازي هست، از روي همان تخت بيمارستان نيز به كمك بشتابند و راهنمايي كنند. چنين رفتاري شايسته مردان خداست انساني كه آمن به احكام الله است. حتماً بارها وبارها شنيده ايد كه امام، در اعمالشان مخلص بودند. اما من مي خواهم كه به اندازه درك و درايت خود، اخلاص را معنا كنم تا نه تنها معناي اخلاص برايمان روشنتر بشود، بلكه كارهايمان را نيز بر آن مبنا تنظيم كنيم. در هر صورت من اخلاص را چنين تعريف مي كنم. هنگامي كه فردي عملي را فقط براي رضايت خدا انجام بدهد و اين عمل به نفع ديگران باشد ولي در عين حال توقع هيچ تعريف و تمجيدي از ديگران نداشته باشد، آن فرد، فردي مخلص است. امام هم فردي مخلص بودند و هم مبارز. طبيعي است كه با شروع مبارزه، از تدريس محروم شدند و جلسه هاي درس هزار نفري ايشان به دليل زنداني شدنشان تعطيل مي شود. در اين ارتباط حتي موقعيت امام تحت عنوان مرجعيت و زعامت در خطر مي افتد و ديگران خود را در مصدر امور قرار مي دهند. ولي با اين حال مي بينيم كه امام لحظه اي كوتاهي نكرد و به وظيفه خود عمل كرد.
|