Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: کتابخانه فارسی
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: درآمد

درآمد

يكى از اصول مسلم و اساسى در آيين اسلام، حرمت و كرامت انسان است؛ جانِ انسان، عرض و آبرو، مال و ثروت، عقيده و رأى، همه حرمت دارند، و بايد اين حريم و حرمت حفظ شود. اين كه اين حريم چگونه بايد پاس داشته شود، و در صورت شكسته شدن، چگونه بايد با آن برخورد شود، بخش وسيعى از معارف دينى را تشكيل مى دهد. مهم ترين مسئله در اين ميان، جان آدمى است؛ چرا كه بقيه، تابع و وابسته بدان است. از همين روست كه قرآن كريم با تعبيرى نورانى و جاودانى بر حرمت جان آدميان، جدا از همه امتيازهاى عَرَضى، تأكيد مىورزد؛ چنان حرمتى كه مانند آن در هيچ مكتب حقوقى يافت نمى شود:

(مِنْ أَجْلِ ذَ لِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِى إِسْرَ ءِيلَ أَنَّهُو مَن قَتَلَ نَفْسَام بِغَيْرِ نَفْس أَوْ فَسَاد فِى الاَْرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَآ أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَآءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَـتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَ لِكَ فِى الاَْرْضِ لَمُسْرِفُونَ)؛[1]

از اين روى بر فرزندان اسراييل مقرر داشتيم كه هركس كسى را ـ جز به قصاص قتل، يا ]به كيفر [فسادى در روى زمين ـ بكشد، چنان است كه گويى همه مردم را كشته باشد. و هركس كسى را زنده بدارد، چنان است كه گويى تمام مردم را زنده داشته است. و قطعاً پيامبران ما دلايل آشكار براى آنان آوردند، ]با اين همه[ پس از آن بسيارى از ايشان در زمين زياده روى مى كنند.

و همين مطلب در روايات پيشوايان دين نيز بازتاب يافته است كه به نمونه هايى از آنها اشاره مى كنيم:

عن رسول الله (صلى الله عليه وآله) قال : من اعان على قتل مسلم ولو بشطر كلمة جاء يوم القيامة وهو آيس من رحمة الله؛[2]

رسول خدا فرمود : هركس بر قتل مسلمانى، كمك كند، گرچه با يك حرف باشد، روز قيامت وارد شود در حالى كه از رحمت خداوند مأيوس باشد.

عن الصادق (عليه السلام) قال : لا يدخل الجنة سافك للدم، ولا شارب الخمر، ولا مشاء بنميم؛[3]

امام صادق (عليه السلام) فرمود : خونريز، ميگسار و سخن چين وارد بهشت نمى شود.

قتل نفس در فقه اسلامى از بزرگ ترين گناهان كبيره شمرده شده، و تشريع قصاص و ديه نيز براى جلوگيرى از اين رفتار زشت و شنيع و كيفر و جبران پاره اى از خسارت هاى آن است.

اختصاص بخشى از كتاب هاى فقهى به مباحث قصاص و ديات، براى تشريح قوانين و مقررات مربوط به اين دو موضوع است.

يكى از پرسش هاى اساسى در موضوع قصاص، برابرى قصاص زن و مرد و مسلمان و كافر است. ديدگاه مشهورِ فقيهان بر نابرابرى قصاص زن و مرد و نيز مسلمان و كافر استوار است؛ يعنى اگر مردى زنى را به قتل رساند، اولياى زن نمى توانند مرد را بكشند، مگر آن كه به ورثه او نصف ديه انسان كامل را بپردازند. و اگر زنى مردى را بكشد، اولياى مرد مى توانند از زن قصاص گيرند. همين حكم را نسبت به قتل مسلمان و كافر نيز مطرح مى كنند. به ديگر سخن، اينان براى ذكوريّت و اسلام، فضيلت و برترى قايل اند و لذا ميان زن و مرد و نيز مسلمان و كافر برابرى در قصاص را باور ندارند.

سيد مرتضى در كتاب الانتصار عدم برابرى قصاص زن و مرد را از ديدگاه هاى خاص شيعه بر مى شمرد.[4] فاضل هندى در كشف اللثام[5] در اين مسئله ادعاى اجماع دارد.

همچنين صاحب جواهر نابرابرى قصاص مسلمان و كافر را مسئله اى اجماعى مى داند و در ميان فقيهان شيعه، از ديدگاه شيخ صدوق در المقنع، به عنوان مخالف ياد مى كند.[6]

به هرحال، يكى از مباحث مهمِ روياروى فقه اسلامى ـ كه آن را مخالف حقوق بشر و خلاف عدل و انصاف تلقى مى كند ـ همين نابرابرى قصاص در برخى اصناف انسان ها است.

بدين جهت، در اين نوشتار تلاش مى كنيم با مطالعه عميق و دوباره نصوص قرآنى و احاديث معصومان اين مسئله را بيشتر مورد دقت و تأمل قرار دهيم.

رأى ما اين است كه قرآن كريم بر برابرى قصاص در تمامى اصناف انسانى تأكيد مىورزد. و هيچ گونه مزيتى را از جهت خست و ديانت نمى پذيرد و هرچه با آن مخالف باشد، بايد توجيه گردد و يا مسكوت گذارده شود.

براى تحليل و بررسى اين ديدگاه، مطالب را در سه فصل مى آوريم :

فصل يكم . برابرى قصاص انسان ها در قرآن كريم؛

فصل دوم . نقد و بررسى نابرابرى قصاص زن و مرد؛

فصل سوم . نقد و بررسى نابرابرى قصاص مسلمان و كافر.

--------------------------------------------------------------------------------

[1] . مائده، آيه 32.

[2] . مستدرك الوسائل، ج 18، ص 211، ابواب القصاص فى النفس، ب 2، ح 5.

[3]. وسائل الشيعة،ج29،ص13، ابواب القصاص فى النفس، ب1، ح9.

[4] . الانتصار، ص 539.

[5] . كشف اللثام، ج 2، ص 446 (چاپ رحلى).

[6] . جواهرالكلام، ج 42، ص 150.

عنوان بعدی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org