|
مسائل متفرّقه سعى
(مسئله 297 ) اگر كودك غير مميّز باشد چنانچه در بين سعى بخوابد مانعى ندارد، چون خود سعى نمى كند بلكه او را سعى مى دهند و اگر كودك مميّز باشد كه خود محرم شده باشد حكم بزرگ سالان را دارد و بايد مانند آنها شرايط را رعايت نمايد، چون خود سعى مى كند و اعمال را انجام مى دهد نه آنكه سعيش مى برند. (مسئله 298 ) اگر شخصى به جهت كنترل همراهان خود در حين سعى به عقب برگردد و بدون توجّه مجدّداً همان مسافت را طى كند، و يا گمان كند در محلِ هروله، واجب است كه هروله كند و لذا برگردد و مقدارى را كه عادى طىّ كرده بود، با هروله تكرار كند، به سعى او ضررى نرسيده چون زياده عمدّيه نمى باشد، ليكن احتياط در رها كردن آن سعى و از سرگرفتن مطلوب است. (س 299 ) سعى در قسمت افزوده شده جديد (مسعاى فعلى1429) چه حكمى دارد؟ ج ـ آنچه در حج و عمره جزء واجبات بلكه جزء اركانش محسوب شده و از شعائر اللّه است كه در قرآن آمده (إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِن شَعَائِرِ اللهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِ أَن يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَن تَطَوَّعَ خَيْراً فَإِنَّ اللهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ) سعى بين صفا و مروه يعنى سعى بين آن دو كوه و بين الجبلين مى باشد، پس معيار و مناط مسعى، حسب ظواهر ادله و اطلاق آنها از حيث عرض آن دو كوه، شرقاً و غرباً همان وجود كوه و امتداد آن ولو از حيث ريشه كوه و سفائح آن بوده و هست، و به نظر اين جانب حسب گزارشهاى واصله، از شهادت معمّرين كه جبلين تا مقدارى كه بناست جزء مسعى شود امتداد داشته، و اخبار اهل اطلاع و خبره و كارشناسان به امتداد ريشه ها و رؤيت اين جانب در سالهاى گذشته نسبت به مروه و اينكه امتداد آن بيش از مقدار عرض مسعاى جديد بوده، و از همه گذشته عنايت علما و فقها حرمين حفظ مشاعر و مناسك حج و رعايت تعبد در آنها و گواهى و شهادت برخى از آنها به اتصال كوه صفا به ابوقبيس و اينكه مسعى از طرف كوه مروه از حيث عرض بيش از مقدار توسعه يافته فعلى بوده، همه و همه حجت عقلائيّه و شرعيّه بر امتداد مى باشد و سعى در مسعاى جديد سعى بين الجبلين است و چگونه چنين امورى حجت شرعى نباشد با آنكه بعض آنها چه رسد به همه آنها موجب اطمينان و علم عادى بر امتداد است. فعلى هذا سعى نمودن در مسعاى جديد در تاريخ فعلى يعنى سنه 1428 هجرى قمرى كه در سؤال آمده و مشغول ساختن و تهيه آن مى باشند و گفته مى شود عرضش بقدر مسعاى فعلى يعنى حدود بيست متر است، با قيام حجت شرعيه بر بودن آن مقدار اضافه شده بين دو كوه صفا و مروه ولو - بين ريشه هاى باقى مانده از آنها كه نشانه امتداد كوهها مى باشد - موجب اجزاء و صحت و مسقط تكليف است، و فرقى بين سعى در آن محل و محل فعلى (كه مقدارى از خود جبلين در آن وجود دارد و باقى مانده) ديده نمى شود، چون سعى در آن محل هم با قيام حجت ذكر شده سعى بين الصفا والمروه است و در صدق صفا و مروه وجود بلندى آن دو كوه قطعاً شرط نمى باشد و لذا مقدارى از عرض صفاى فعلى هم بلندى كوه در آن ديده نمى شود. (مسئله 300 ) اگر در حال سعى، بعضى از مواضع بدن زن غير از وجه و كفّين پيدا باشد، ضررى به سعى او نمى زند. (س 301 ) در فتواى فقها استحباب سعى وارد وارد نشده است، آيا سعى استحباب نفسى دارد يا نه؟ ج ـ از بعض روايات استحباب نفسى سعى استفاده مى شود مثل آنچه صحيحاً روايت كرده محمد بن قيس از ابى جعفر(عليه السلام)قال: «قال رسول اللّه(صلى الله عليه وآله) لرجل من الانصار اذا سعيت بين الصفا والمروه كان لك عند اللّه اجر من حج ماشياً من بلاده»[1] پس در اينكه حضرت ثواب سعى را معادل با حج پياده از شهرش براى سعى كننده قرار داده شهادت است بر اينكه سعى ثواب مستقلى دارد و الاّ قرار دادن ثواب جزء معادل ثواب كل مناسب نبود. -------------------------------------------------------------------------------- [1]. وسائل الشيعة 13: 471، أبواب السعي، الباب 1، الحديث 15.
|