بسمه تعالى

در ابتدا آقاى جان وارد اندرسون از اينكه معظم له ايشان را به حضور پذيرفتند تشكروقدردانى كردند سپس سؤالاتى را مطرح كرده و گفتند:
اساسا براى پوشش خبرى انتخابات به ايران آمده ايم و به اين نتيجه رسيديم كه حقيقتا درمورد مسائل سياسى ايران نمى توان بدون انجام تحقيقات در مورد مسائل مذهبى ايران چيزى گفت و نوشت، بدين لحاظ خدمت شما كه ازشهرت جهانى برخورداريد رسيديم و به دليل صراحت لهجه و فتاواى ويژه اى كه داريد از شما خواهش مى كنيم مقدارى پيرامون نظريات و فتاواى خود صحبت كنيد.

حضرت آية الله العظمى صانعى: من هم ابتدا از تشريف فرمايى آقايان تشكر مى كنم و اما راجع به نظرياتى كه دارم، بايد بگويم اين نظريات با توجه به همان روشها ومتدهايى بوده كه در حوزه هاى دينى مطرح بوده و هست، لكن منشاء اين نظريات جديد،الهاماتى است كه از درسهاى امام خمينى (قدس سره ) عليه گرفته ام، چون بنده بيشترين مبانى و موازين را از او ياد گرفته ام.
از طرف ديگر آگاهى انسانها درجهان امروز كه بشر به واسطه همين آگاهيها به سمت اتحاد و هماهنگى كامل پيش مى رود،منشاء شبهات و ايرادهايى به قوانين اسلام شده است،لذا همين امر باعث شد تا در صدد جواب براى آنها بر آيم بنابراين بايد بگويم نظريات جديد بنده كه به نظر خودم نظر اسلامى است،در ارتباط با الهام از مبانى علمى امام خمينى (قدس سره ) و رشد وافزايش آگاهى بشر و شبهاتى كه وارد شده، مى باشد.

معظم له در ادامه فرمودند: بايد بگويم همه نظريات بنده در يك مسئله خلاصه مى شود،و آن مسئله برابرى همه انسانها درحقوق اجتماعى و سياسى و شخصى و بقيه امور است،و ما بر حسب منطق قرآن كه كتاب آسمانى ماست معتقديم كه همه انسانها در نظر خداوند،كريم و بزرگوارند و داراى شخصيتى برابر، و اين مبنا، مبناى برابرى همه انسانها در حقوق است.

آقاى اندرسون: اگر ممكن است نمونه اى از نظريات خود را براى ما به طور تفصيل بيان كنيد؟

آية الله العظمى صانعى: به طور تفصيل نياز به وقت زياد دارد امابه طور اختصار و فهرست وار بعضى از آنها را عرض مى كنم.

يك ) جان و مال و آبروى همه انسانها به اندازه هم ارزش دارد اگر مسلمانى به غير مسلمانى ضرر برساند،غير مسلمان حق جبران ضرر را دارد به همان نحو كه مسلمان دارد، حتى اگر مسلمانى يك غير مسلمان را به قتل برساند، همانند او مجازات مى شود.

دو) مجازاتهاى جنايت مردان بر زنان، همانند جنايات مردان برمردان است، يعنى اگرمردى زنى را به قتل برساند، اولياى زن حق قصاص مرد را دارند بدون اينكه چيزى بپردازند، و همين طورخونبهاى زنان همانند خونبهاى مردان است و خونبهاى غيرمسلمان هم به قدر خونبهاى مسلمانان است. و بايد توجه داشت كه اين نظريات بر خلاف قوانين جزايى رايج امروز در كشور ما مى باشد و به اميد روزى كه قوانين جزايى ما بر اين پايه استوار شود.

آقاى اندرسون: چرا به نظر برخى، جريان اصلاحات تهديدى براى اسلام و ايران محسوب مى شود؟

آية الله العظمى صانعى: جواب اين سؤال يك كلمه است، تحجرگرايى و عدم آگاهى و سوء ظن، بهر حال اگر حكومت بخواهد بامردم باشد و مردم را از دست ندهد چاره اى ندارد جز اينكه آگا هى ها را رشد بدهد و گرنه مردم از حكومت فاصله مى گيرند كه هم به ضرر خود آنهاست و هم به ضرر حكومت، چرا كه حكومت بدون مردم ارزشى ندارد.

آقاى اندرسون: در خارج ايران بحثهايى در مورد اين مسئله درجريان است كه، آيا دموكراسى و مردم سالارى مى تواند با اسلام همزيستى مسالمت آميز داشته باشد يا نه؟ آيا بهتر نيست كه اسلام را از اين مجموعه خارج كنند و يا دموكراسى را از اين مجموعه خارج كنند و به يك مجموعه تك بعدى تبديل شود؟

آية الله العظمى صانعي:اسلام طرفدار امنيت و عدالت و برابرى انسانهاست و با ظلم و ناامنى مخالف است، و روشن است كه پيدايش اين امور در شرايط فعلى و درآينده نياز به حكومت و قدرت قانونى و اجرا دارد، پس اسلام حكومت دارد و در هر حكومتى طبعا نياز به قانون است. در مواردى كه اسلام قانون دارد مجلس قانون گذارى آن قوانين را شكل بندى مى كند و به صورت قانون بيرون مى آورد، مثلا مى گويد دزدى موجب مجازات است، ياعدم پرداخت مزد كارگران موجب مجازات است و... اما در مواردى كه اسلام قانون بالخصوص ندارد، همانند اداره امور مردم، تشكيل وزارتخانه ها،اختيارات وزراء، بودجه و اعتبارات، در آمد ها و هزينه ها و. .. كه مربوط به مردم و زندگى مردم است، اسلام معتقد است كه بهترين راه تصويب قوانين مربوط به آنها اين است كه خود مردم قانون را تصويب كنند (يعنى نمايندگان منتخب مردم در مجلس شوراى اسلامى ) بنابراين قانون را نمايندگان مردم تصويب مى كنند، حتى آنچه كه در قرآن آمده شكل بندى قوانين آن با مجلس است و اين معنا يعنى حق قانونگزارى و امور مردم با خود مردم، عين دموكراسى است كه اسلام دارد، لذا نه تنها با دموكراسى ناسازگارى ندارند بلكه از هم جدا نيستند.

آقاى اندرسون: من زمان زيادى را صرف كردم و با مردم مختلفى صحبت كردم بسيارى از اين مسئله دلخور و ناراحت بودند كه تصوير يا هيچ يا همه چيز و تصوير سياه و سفيدى كه محافظه كاران از اسلام ارائه كرده اند سبب شده كه بسيارى از مردم كه خودشان را مومن و معتقد مى دانند از دين زده شده اند و اين به نظر من آغاز خطر جدايى دين از سياست و جامعه است، نظر حضرت عالى چيست؟

آية الله العظمى صانعي: اصل قضيه را قبول دارم، زيرابعضى به نحوى عمل كرده و مى كنند و مى گويند كه انسان هيچ حقى ندارد و هيچ چيزى ارزش ندارد جز خودشان، و مردم را فقط براى استثمار و استفاده مى خواهند و من اميدوارم تا زود است به فكر بيفتند و طورى عمل كنند كه موجبات چنين امري(بدبينى ) را از بين ببرند.

در پايان ديدار آقاى اندرسون به عنوان آخرين سؤال از معظم له پرسيدند: حضرتعالى چهار سال اينده را چگونه پيش بينى مى كنيد؟

ايشان فرمودند: يا سياست چهارسال گذشته ادامه پيدا مى كند، گرچه به قيمت گرانى تمام شده و مى شود وفشارها وسختيهايى به دنبال داشته و دارد، و خداى ناخواسته شاهد بدبينى مردم به اسلام و جمهورى اسلامى خواهيم بود.و مردم ما دچارگرفتارى زيادى مى شوند، و يا اميد است، ان شاءالله راه منطق، استدلال، آزادي، احسان، نيكوكاري، عدالت وانصاف را شاهد باشيم ومن دعا مى كنم و از خداوند مى خواهم كه همين طور باشد كه خير دنيا و آخرت ما در آن است.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته