بسمه تعالى

در اين ديدار سؤالات متعددى پيرامون شخصيت امام خمينى (سلام الله عليه) مطرح شد و معظم له نيز پاسخهاى مناسب را ارائه كردند.

معظم له در جواب اين سؤال كه امام خمينى به عنوان يك فيلسوف چه امتيازاتى داشتند، فرمودند:

امام در ضمن اينكه يك فيلسوف بودند و به فلسفه علاقه داشتند، يك عارف حقيقى نيز بودند، وى حقايق را مى يافت و به فلسفه اى علاقه داشت كه در كنار آن خدمت به مردم بشود و انسانها را از ظلم و ستم نجات بدهد، نه فلسفه اى كه در كنارى بنشيند و فكر كند و اما عمل نكند و لذا امام (سلام الله عليه) به مرحوم شاه آبادى كه استاد ايشان در فلسفه بوده، اظهار علاقه فراوان مى نمود، چون امام معتقد بود مرحوم شاه آبادى هم فيلسوف بود و هم حكيم و هم مبارز.

معظم له در جواب سؤال ديگر خبرنگار مبنى بر اينكه ترور عده اى از شخصيتهاى انقلاب چه اثرى در روند انقلاب داشته، فرمود:

امام تحملش با ايمان به هدفش و به خدايش بود و با ياد خدا مسائل را تحمل مى كرد و آنچنان روح بلندى داشت كه آن مسائل نمى توانست او را از پاى درآورد، اگر چه ترور آنها فوق العاده به انقلاب ضرر زد و امام مجبور شد به تنهايى بار مسئوليت و هدايت جامعه را خود به عهده بگيرد.