Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: نشریه صفیر حیات
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: گلچيني از مصاحبه رسانه هاي خارجي با آيت الله العظمي صانعي در دهه 80

گلچيني از مصاحبه رسانه هاي خارجي با آيت الله العظمي صانعي در دهه 80

جنابعالي اطلاعات جامع، دقيق و خوبي نسبت به مسائل مختلف داريد. از چه راه هايي براي كسب اطلاعات استفاده مي كنيد؟

بنده برخي از راديوهاي خارجي را گوش مي دهم و اخبار، تفسيرهاي سياسي و تجزيه و تحليل مسائل سياسي مختلف توسط كارشناسان و صاحبنظران سياسي را با دقت دنبال مي كنم. بسياري از مقالات و اخبار و تفسيرهايي كه در اينترنت وجود دارد را براي بنده تهيه مي كنند و آنها را نيز مطالعه مي كنم. روزنامه هاي داخلي را نيز مي خوانم. البته ساعتي را كه به اين كار اختصاص مي دهم به زمان مطالعه و مباحثه علمي و تدريس بنده آسيبي نمي رساند.

شما وب سايت اينترنتي در اختيار داريد، معمولاً افراد در چه زمينه هايي سؤال مي پرسند؟

بسياري از آثار و كتب بنده در پايگاه اطلاع رساني اين جانب قرار دارد و در دسترس علاقه مندان و كاربران اينترنتي قرار دارد. آنان معمولاً سؤالات و پرسشهاي ديني خود را مي پرسند ولي سؤالاتي در زمينه مسائل اعتقادي، سياسي و گاهي اوقات در زمينه حقوق بشر نيز مي پرسند.

به نظر جنابعالي اگر امام خميني در حال حاضر در قيد حيات بودند، چه اتفاقي در ايران رخ مي داد؟

حضرت امام(س) به عنوان يك فقيه، فيلسوف، مجتهد و عالم كم نظير و عارف بالله بود، شخصيت علمي ايشان به گونه اي بود كه اعتقاد داشت دين را به روش ساده و آسان براي مردم بگوييم تا امكان اجرايي شدن قوانين ديني در جامعه فراهم شود. همه امور را براي مردم و در خدمت رفاه و سعات جامعه مي خواست. براي خودش هيچ سهم و حق جداگانه اي در نظر نمي گرفت. حقوق اساسي مردم، حق حاكميت بر سرنوشت خودشان، آزادي هاي قانوني، تدوين ساختار نظام سياسي بر اساس دو اصل مهم و تفكيك ناپذير «جمهوريت» و «اسلاميت» و بسياري از حقوق ديگر جزو ميراث ماندگار آن رهبر فرهيخته و عالم كم نظير است. مسلماً چنانچه امام امت سالهاي طولاني تري هدايت فكري و معنوي جامعه را بر عهده داشت روند فرهنگ سازي در جامعه بهتر انجام مي گرفت و تحقق دموكراسي و نظام مردم سالار در جامعه نهادينه مي شد. در طول يك دهه هدايت و رهبري ايشان كه با درايت و هوشياري لازم انجام شد، بزرگترين بحرانها و سختيها را كشور و مردم ما با موفقيت پشت سر گذاشتند، و اكنون نيز هر رويداد مهمي در پيش باشد و نيازمند حمايت و پشتيباني مردم باشند از رهنمودها، نصايح و پيامهاي ايشان در فرهنگ سازي استفاده مي كنند. بنده بر اين باور هستم كه تمام مسائلي كه در زمينه تساوي حقوق اجتماعي بين زن و مرد، مسلمان و غيرمسلمان كه در حوزه علميه مورد بحث و بررسي قرار داده ام و از آن دفاع نموده ام، قطعاً با موافقت ايشان آنها را به صورت قانون تدوين مي كردم و امروز امكان اجرايي پيدا مي كرد. لذا بنده بارها در گفتگو با خبرنگاران در تبيين شخصيت ارزنده ايشان گفته ام كه آن چنان در دلهاي مردم محبوبيت و مقبوليت داشت كه پس از پانزده سال تبعيد و دوري از وطن وقتي به سوي ايران آمد مردم غيرتمند، باشكوهترين استقبال تاريخي را از ايشان به عمل آوردند و بعد از يك دهه تلاش و كوشش بي وقفه به هنگام رحلت، مردم متدين، وفادار و سوگوار ايران بزرگترين وداع را با رهبر فقيدشان داشتند و در ميان حزن و غم و اندوه فراوان آنان مراسم خاكسپاري امام(س) انجام شد.[ مصاحبه خبرنگار مجله نيوز آمريكا با حضرت آيت الله العظمي صانعي (مدظله العالي)]

در هلند يکي از نمايندگان مجلس فيلمي عليه اسلام ساخته است و قرار است از تلويزيون پخش بشود. نظر جنابعالي در اين مورد چيست؟

اسلام که جزء اديان الاهي و توحيدي مي باشد و براي سعادت و رستگاري بشر نازل شده است، امروز مورد احترام ميليونها نفر از مردم جهان است که بر طبق اين آئين زندگي مي کنند، بنابراين به باور ما توهين به مقدسات مذهبي هر ملتي گناه و جرم است و برخلاف منشور حقوق بشر است و هر کسي که به مقدسات مذهبي توهين کند چه در زمينه ساخت فيلم باشد، نوشتن مقاله يا کتاب باشد، ترسيم کاريکاتور باشد، تمام اين کارها جرم و گناه است و مجرمين بايد مجازات بشوند، و دولت هلند که به دموکراسي و آزادي اعتقاد دارد بايد از اين کار جلوگيري نمايد چون واکنش و عکس العمل مسلمانان در قبال اين توهين قابل پيش بيني و کنترل نيست و بايد در آينده مسئوليت اين کار را بپذيرند.

احتمال اين هست که عالمان و فقيهان در حوزه علميه قم فتوا بدهند که اين شخص بايد کشته بشود؟

خير، نمي توان حکم به کشتن وي داد، ولي بايد در کشور هلند محاکمه و مجازات شود. بحث سلمان رشدي يک مورد خاص و استثنا بود چون او تمام اديان الاهي و توحيدي و انبيا را زير سؤال برده بود و به ساحت پيامبر گرامي اسلام(ص) توهين کرده بود و امام خميني(س) با آن وزانت علمي و مراتب زهد و تقواي الاهي که داشت حکم ارتداد او را داد. امروز مسلمانان نمي توانند توهين افراد به مقدسات مذهبي خود را تحمل کنند و قطعاً عکس العمل نشان مي دهند و خواستار محاکمه و مجازات خواهند شد.

ولي اين اتفاق در هلند و برخي از نقاط ديگر رخ داده است؟

بايد مسئولين و دولتمردان هلندي در قبال مسلمانان پاسخگو باشند و افرادي که در اين زمينه مجرم و گناهکار هستند را محاکمه و مجازات کنند.

جنابعالي اصلاً اين امور را قبول نداريد؟

بنده کشتن افراد را قبول ندارم، البته اگر اين شخص به ايران بيايد بر طبق قوانين جزايي محاکمه و مجازات مي شود. اين يک قانون بين المللي است که هر مجرمي طبق قوانين همان کشور بايد مجازات بشود.

اين شخص فکر مي کند مردم بايد آزادي داشته باشند و چيزهايي را که مي بينند که غيراسلامي هست، مثلاً اينکه نمي داند که اسلام خواهان صلح است يا خير؟

اين طرز فکر قابل قبول نيست، اين شخص بايد مطالعه و تحقيق کند و از افرادي که نسبت به آئين اسلام آگاهي و شناخت دارند سؤال کند، اين منطقي نيست که هر شخص با اطلاعات اندک و ناچيز خود عليه يک آئين الاهي و توحيدي تبليغ سوء و بدبينانه انجام دهد.

آيا بر طبق آئين اسلام کسي که از دين خارج مي شود، مرتد به حساب مي آيد و حکم آن اعدام است. نظر جنابعالي در اين مورد چيست؟

به طور کلي اگر کسي که مسلمان است به هر دليل از دين خارج شود به دو شکل ممکن است صورت گيرد: يک موقع شخص اموري در اسلام ديده يا قوانيني را ملاحظه کرده و بر حسب خيال و تصور او نادرست و غلط بوده، لذا تصميم گرفته و از دين خارج شده است و دين ديگري انتخاب کرده و مانند ساير غيرمسلمانان زندگي مي کند. در اين صورت با اين شخص کاري نمي توان کرد چون بر اساس منطق و عقلانيت اين کار را نکرده و به تصور خود عمل کرده، اما حق توهين به آئين اسلام و مقدسات مسلمانان را ندارد. صورت ديگر اين است که شخص مي فهمد و درک مي کند که اسلام از اديان توحيدي و بر حق است ولي اين دين را نادرست معرفي مي کند و از دين خارج مي شود و عليه اسلام و مقدسات مذهبي مسلمانان به تبليغ مي پردازد در اين صورت وي بايد محاکمه و مجازات شود و مجازات آن شخص را قانون تعيين مي کند. حال ممکن است از طريق يک شبکه سراسري در دنيا به تبليغ عليه اسلام و مقدسات مسلمانان دست بزند و توهين کند، در اين حالت ممکن است مجازات وي محکوميت به مرگ باشد، ولي اگر کسي جامعه را به فساد مي کشاند و همه مقدسات مذهبي را زير سؤال مي برد، تبليغ سوء مي کند و چنين وانمود مي کند که چون من قبلاً مسلمان بوده ام، پس حرفهاي من درست است. اين مورد هم به دو شکل اتفاق مي افتد: يک وقت مسلماني است که در اثر اشتباه به دين مسيحيت يا زرتشت گرايش پيدا مي کند، ولي به تبليغ سوء عليه اسلام نميپردازد، در اين صورت کسي به او کاري ندارد چون در عقيده اش آزاد است، ولي يک وقت مي داند که اسلام بر حق است و حقانيت آئين اسلام را مي داند اما در عين حال عليه آئين اسلام تبليغ مي کند اين شيوه مجازات دارد و ممکن است به مرگ محکوم شود. البته اين بحث ارتداد صرفاً به آئين اسلام و مسلمانان تعلق ندارد، بلکه به مسيحيت نيز مربوط مي شود. يعني يک نفر مسيحي اگر از آئين مسيح برگردد و آئين ديگري اعتقاد پيدا کند به دو شکل است: يک وقت ناآگاهانه به آئين غيرمسيحي گرايش پيدا مي کند و کسي به او کاري ندارد، اما يک وقت مي داند مسيحيت درست است ولي به يک آئين ديگري اعتقاد پيدا مي کند و بر عليه آئين مسيحيت به تبليغ مي پردازد، در اين صورت براي اين شخص مجازات تعيين مي کنند، بنابراين بحث ارتداد تنها به اسلام و مسلمانان برنمي گردد بلکه به ساير اديان نيز تعميم داده مي شود.

آيا دولت ايران از اينکه شخصي که مسلمان است، مسيحي شود، خوشحال مي شود؟

خير، کسي خوشحال نمي شود. چون بر اساس ناآگاهي و تصور غلط از آئين اسلام خارج شده است، ولي اگر عليه اسلام بخواهد تبليغ کند به نظر بنده بايد بر اساس قانون محاکمه و مجازات شود.

به نظر جنابعالي اگر يک نفر مسيحي مسلمان بشود، چگونه است؟

اگر يک نفر مسيحي به آئين اسلام گرايش پيدا کند به دو شکل خواهد بود: يک موقع مسلمان مي شود براي اينکه آئين اسلام را بر حق يافته است و به حقانيت اين دين توحيدي ايمان پيدا کرده است و متوجه شده که پيروي از مسيحيت اشتباه بوده است، طبيعي است در هر آئيني اين يک امر منطقي و پذيرفته شده است و از آن استقبال مي کنند؛ ولي يک موقع براي اينکه شخص مي خواهد عليه آئين مسيحيت تبليغ سوء کند و مي خواهد آئين اسلام را به عنوان سپر دفاعي خودش قرار دهد که در اين صورت بايد بر طبق قانون مجازات بشود، چون عليه مقدسات مذهبي مسيحيان تبليغ مي کند و از نظر قانون منطقي نيست. بنابراين به طور کلي هر کسي از ديني برمي گردد يک موقع دين دوم را درست و برحق مي داند و فکر مي کند دين قبلي اشتباه بوده است و کاري هم به کسي ندارد، اين نوع ارتداد مجازات ندارد، چون اشخاص در انتخاب عقيده آزاد هستند؛ اما يک موقع به دين ديگري برمي گردد، ولو از مسيحيت به اسلام برگردد يا از مسيحيت به زرتشت برگردد، اگر شخص به آئين اسلام گرايش پيدا کرده و مي داند که مسيحيت بر حق بوده و يقين داشته و در عين حال آمده و ميگويد مسيحيت بر حق نيست و مي گويد من مسلمانم براي اينکه عليه مسيحيت تبليغ سوء کند، مسلماً اين کار جرم و گناه محسوب مي شود و نفاق و دورويي قابل قبول نيست و مجازات در پي دارد.

اين نحوه برخورد برطبق چه چيزي است؟

اين کار برطبق قانون مصوب نمايندگان مجلس است، بعضي از قوانيني که در مجلس تصويب مي شود برخلاف نظريه بنده است و منطبق بر قانون مدني و جزايي است که طبق نظر عالمان و فقيهان گذشته تدوين يافته است. نظر بنده نسبت به تساوي حقوق اجتماعي اعم از زنان و مردان است ولي مجلس برخلاف آن قانون وضع نموده است، البته آنها مقصر نيستند چون برداشت آنان اين گونه است ولي به هر حال بايد به اشکالات و ايراداتي که نسبت به اين قوانين در سطح دنيا مطرح مي شود جواب بدهند. نظرات فقهي بنده و تدوين آن در حال حاضر يک فايده اش اين است که اگر کسي بخواهد در مورد قوانين اسلام تحقيق کند مي گويد دو نوع برداشت نسبت به قوانين اسلام وجود دارد يکي برداشتي که در دستگاه قانونگذاري تصويب مي شود و توسط قوه مجريه اجرا مي گردد و يکي هم نظر يک عالم و فقيهي است که برداشت ديگري را مطرح نموده است.

[مصاحبه خبرنگار راديو هلند با حضرت آيت الله العظمي صانعي (مدظله العالي)]

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org