Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: کتابخانه فارسی
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: صدقه

صدقه

(س 1835) در باره صدقه توضيحاتى بيان فرماييد.

ج ـ هر عطيّه و بخشش بلاعوضى كه قربةً الى الله داده شود، صدقه است و حدّ و نصاب خاصّى هم ندارد. صدقه انسان را از انواع بلاها همچون امراض، آتش سوزى ها، تصادفات، غرق شدن، هدم، جنون و مرگ هاى ناگوار، حفظ كرده، آن ها را دفع مى كند. در اين باره رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) تا هفتاد نوع بلا را بر شمرده و بيان فرموده است.[1] و همه اين ها غير از اجر فراوان اخروى و معنوى است كه بر صدقه مترتّب مى گردد.[2]

خداوند صدقه را بر خلاف همه چيزهايى كه ديگران را موظّف و وكيل در گرفتن آن ها نموده است، خود با دست خويش اخذ مى كند.[3] «أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللهَ هُوَ التَّوّابُ الرَّحيمُ».[4]

(س 1836) شرايط صحّت صدقه را بيان فرماييد.

ج ـ قصد قربت را اگر جزء ماهيّت و شرط داخل در حقيقت صدقه ندانيم، شرط صحّت بودنش، قطعى و بلا كلام است. امام صادق(عليه السلام) فرمود: «لاصدقة و لا عتق إلاّ ما اُريد به وجه الله عزّ وجل»[5] و ايجاب و قبول را هر چند اصحاب، شرط دانسته اند. ليكن دليل قانع كننده اى برايش نيست و مقتضاى اطلاقات و عمومات، بلكه اصل، عدم شرطيّتِ آن است و اخبار خاصّه هم بر آن دلالت دارد: «عن أبي عبدالله(عليه السلام) في الرجل يخرج ـ بالصدقة ليعطيها السائل، فيجده قد ذهب، قال: فليعطها غيره، ولايردّها في ماله».[6]

و معلوم است كه در مورد روايت، نه ايجاب و قبول بوده، و نه قبض و اقباض؛ ليكن باز هم حكم به اعطا و عدم جواز رد شده كه لازمه صدقه است.

«و عن أبي عبدالله(عليه السلام) عن أبيه إنّ عليّاً(عليه السلام) كان يقول: من تصدّق بصدقة فردّت عليه فلا يجوز له أكلها، و لا يجوز له إلاّ إنفاقها، إنّما منزلتها بمنزلة العتق ِلله، فلو أنّ رجلاً أعتق عبداً ِلله فردّ ذلك العبد لم يرجع في الأمر الذي جعله للهِ، فكذلك لا يرجع في الصدقة».[7]

مورد اين روايت نيز مثل روايت قبلى، جايى است كه هيچ يك از دو شرط وجود ندارد؛ چون ظاهراً با آنكه طرف قبول نكرده و قبل از اخذ برگردانده است، باز هم حكم به عدم جواز تصرّف شده و اينكه جزو اموالش قرار ندهد، وگرنه خلاف «شريك نداشتن خداوند»[8] خواهد بود. نيز اين روايت، مثل ديگر روايات كه در آن ها صدقه به عِتق تشبيه شده، بر عدم شرطيّت دلالت دارد، چون عِتق ايقاع است و قبض و اقباض هم در آن متصوّر نيست.

از جمله روايات ديگرى كه مى توان به آن استدلال كرد، صحيحه محمّد بن مسلم است: «قال: سألت أبا جعفر(عليه السلام) عن رجل كانت له جارية فآذته فيها امرأته، فقال: هي عليك صدقة، فقال: إن كان قال ذلك ِلله فليمضها، و إن لم يقل فليرجع فيها إن شاء».[9]

كيفيت استدلال در اين صحيحه چنين است كه در آن، تمام ملاك براى عدم جواز ردّ صدقه، دو چيز قرار داده شده است: انشاى صدقه و قصد قربت. علاوه بر اين، ظاهراً قبض و اقباض در مورد روايت، تحقّق پيدا نكرده و در عين حال، حكم به عدم جواز رد، با فرض قصد قربت شده است. پس صحيحه، مورداً و قاعدتاً دلالت بر عدم شرطيّت دارد.

--------------------------------------------------------------------------------

[1]. عن السكوني، عن جعفر، عن آبائه(عليهم السلام) قال: قال رسول الله(صلى الله عليه وآله): إنّ الله لا إله إلاّهو ليدفع بالصدقة الداء و الدبيلة و الحرق و الغرق و الهدم و الجنون و عدّ سبعين باباً من السوء (وسائل الشيعة، ج 9، ص 386، كتاب الزكاة، باب 9 از أبواب الصدقة، حديث 1).

[2]. محمّد بن يعقوب بإسناده عن سالم بن أبي حفصة، عن أبي عبدالله(عليه السلام) قال: إنّ الله يقول: ما من شيء إلاّ و قد وكلّت به من يقبضه غيري إلاّ الصدقة، فإنّي أتلقّفها بيدي تلقّفاً حتّى إنّ الرّجل يتصدّق بالتمرة أو بشقّ تمرة فأربيّها له كما يربّي الرجل فلوّه و فصيله، فيأتي يوم القيامة و هو مثل اُحد و أعظم من اُحد (وسائل الشيعة، ج 9، ص 382، كتاب الزكاة، باب 7 از أبواب الصدقة، حديث 7).

[3]. همان.

[4]. توبه، آيه 104.

[5]. وسائل الشيعة، ج 19، ص 210 (باب 13 از أبواب احكام الوقوف و الصدقات، حديث 3 و 2).

[6]. همان، ج 9، ص 423 (باب 24 از أبواب الصدقة، حديث 3).

[7]. همان، ص 422 (باب 24 از أبواب الصدقة، حديث 2 و 1).

[8]. أحمد بن فهد في عدّة الداعي، قال: قال ابوعبدالله(عليه السلام): من تصدّق بصدقة ثمّ ردّت فلا يبعها و لا يأكلها لأنّه لا شريك لله في شيء ممّا جعل له، إنّما هي بمنزلة العتاقة، و لا يصلح له ردّها بعد ما يعتق (وسائل الشيعة، ج 9، ص423، باب 24 از أبواب الصدقة، حديث 2).

[9]. وسائل الشيعة، ج 19، ص 209 (باب 13 از أبواب احكام الوقوف و الصدقات، حديث 1).

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org