Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: کتابخانه فارسی
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: قيام و قرائت

قيام و قرائت

(س 779) آيا ايستادن به اندازه گفتن تكبيرة الاحرام براى قيام متصل به ركوع، كافى است؟

ج ـ كافى است. 4/10/75

(س 780) اگر پزشك به كسى توصيه كند كه به علّت نرم بودن استخوان زانو و درد پا نمازش را روى صندلى بخواند و بعد از يك هفته به توصيه پزشك عمل كردن، خودش تشخيص دهد كه ديگر لزومى ندارد كه نماز را روى صندلى بخواند و درد پا ندارد و مى تواند ايستاده بخواند و دسترسى به پزشك نداشته باشد، چه بايد بكند؟

ج ـ بايد به عدم ضرر نسبت به آينده هم يقين داشته باشد تا بتواند از دستور پزشك، تخلّف نمايد. 17/1/78

(س 781)بيمارى كه ايستاده نماز مى خواند و ناگاه در بين نماز احساس سرگيجه و عجز مى كند، آيا مى تواند بقيّه نماز را به حالت نشسته يا خوابيده بخواند؟

ج ـ مانعى ندارد؛ ليكن اگر بتواند با تكيه كردن به چيزى ايستاده نماز بخواند، بر نشسته، مقدّم است، كما اين كه نشسته بر خوابيده مقدّم است. 29/5/77

(س 782)درباره طُمَأنينه در نماز توضيح بفرماييد.

ج ـ طمأنينه و آرامش در حال نماز، يعنى بى حركت بودن در حال قرائت و يا مثلاً در حال ذكر ركوع، بدن بى حركت باشد؛ يعنى همان نحوى كه متعارف است و مردم نمازشان را مى خوانند، و نبايد در اين گونه مسائل، شك و شبهه راه پيدا كند؛ چون آرامش و استقرار در نوع اعمال ما كه لرزش بدن نداريم و در حال ورزش هم نيستيم، حاصل است. 20/3/79

(س 783) تجويدى كه از نظر شرع در قرائت، معتبر است، كدام است؟

ج ـ خواندن حمد و سوره و قرآن به همان نحوى كه مسلمانان مى خوانند، مجزى است. 11/1/74

(س 784) تكليف شخصى كه قدرت فراگيرى نماز صحيح را ندارد (مثلاً معلّم هر چه تلاش مى كند، شاگرد به علت عدم قدرت فراگيرى، در نماز اشتباهاتى دارد و نمى تواند تلفّظ صحيح را فراگيرد)، از نظر صحّت نماز و يا مسائل شرعى مربوط به آن چيست؟

ج ـ صحّت قرائت به مقدار قدرت و توان، كافى است و زيادتر از آن، لازم نيست.

(س 785) مادر اين جانب كلمات نماز را درست تلفّظ نمى كند، يا در جايى از نماز حرفى را بدون عمد، اضافه يا كم مى كند، و ياد گرفتن هم براى او مشكل است. تكليف چيست؟

ج ـ اگر به وظيفه خود در ياد گرفتن قرائت عمل مى كند و ياد نمى گيرد، نمازش صحيح است و تكليف به غير مقدور هم، منتفى است. 4/10/75

(س 786) تكليف كسى كه دچار بيمارى زخم دهان است به طورى كه قادر نيست قرائت را صحيحاً ادا كند چيست؟

ج ـ همان طور كه مى تواند كفايت مى كند. 5/7/81

(س 787) براى تلفّظ حرف «ض» در كلماتى مثل «المغضوب»، «الضالّين» و غيره، آيا درست است كه زبان به سمت كنار دندان هاى پايين چرخانيده شود؟

ج ـ ان شاءالله درست است. 20/4/75

(س 788)ما الفرق فيها بين السين و الصاد فى كيفية صناعة ادائهما، و أين يكون مخرج كل منهما من الفم و كذا الضّاد و الظّاء. افتونا، جزيتم خيراً؟

ج ـ مخرج حرف الصاد و السّين واحد و هو طرف اللسان و ان تفاوتت كلّ منهما بالجهر و الهمس و الشدّه و الرخاوة و غيرها من الأوصاف؛ ولكن مخرج الضاد و الظاء متفاوتة و لايجب أن يعرف مخارج الحروف على طبق ما ذكره علماء التجويد بل لايلزم اخراج الحرف من تلك المخارج، بل المقدار، صدق التّلفظ بذلك الحرف و ان خرج من غير المخرج الذى عيّنوه فالمناط الصدق فى عرف العرب. 12/7/79

(س 789) اشخاص غيرعرب كه تلفّظ نماز به زبان عربى برايشان دشوار است، آيا مجازند تا زمان يادگيرى نماز به زبان عربى، ترجمه آن را به زبان خودشان بخوانند و پس از يادگيرى، قضاى ماقبل را به جا آورند يا خير؟ كيفيّت نماز اين گونه افراد را بيان فرماييد؟

ج ـ خواندن نماز به غير از زبان عربى براى هيچ كس، جايز نيست و باطل است؛ و در زمان ياد گرفتن هم بايد به عربى، به همان نحو كه برايش مقدور است، بخواند و افزون بر اين تكليفى ندارد. 7/10/71

(س 790) عده اى از قاريان قرآن مجيد موقع تلاوت، آيات شريفه را بر اساس اختلاف قرائات مى خوانند و اين امر گاهى اوقات باعث تغيير معنا نيز مى شود. آيا خواندن قرآن به اين سبك در نماز اشكال دارد؟ در غير نماز چطور؟

ج ـ قرائت برطبق قرائت قرّاء سبعه، مانعى ندارد؛ و قرائت به صورت هاى ديگر جايز نيست. 6/3/75

(س 791) اگر در سوره بعد از حمد، «بسم الله» يا كم تر يا مقدارى بيشتر از آن گفته شود و در همين حين، انتخاب سوره صورت گيرد، اشكال دارد يا خير؟

ج ـ اگر فاصله بين حروف يا يك كلمه با كلمه ديگر از حدّ متعارف بيشتر باشد، جزء «بسم الله» محسوب نمى شود و بايد تكرار شود. البتّه گفتن «بسم الله الرّحمن الرّحيم» براى خواندن سوره، اگر چه در هنگام گفتن آن سوره را معيّن نكرده باشند، كفايت مى كند و قصد و نيّت سوره معيّنى نمودن، لازم نيست. آرى، اگر «بسم الله» را به نيّت سوره معيّنى گفته باشد، جزء همان سوره است و نمى توان براى سوره ديگر به آن اكتفا نمود. 22/10/76

(س 792)اگر انسان نماز خود را سريع بخواند و يا يكى از حركات نماز را رعايت نكند و يا كلمه اى را از روى عادت نتواند درست تلفّظ كند، نمازش چگونه است؟

ج ـ سريع خواندن نماز، اگر موجب تغيير عمدى در قرائت و كلمات و حروف و حركات آن نشود، موجب بطلان نيست؛ و امّا آنچه را از الفاظ و حركات و حروف و غير آن ها نتواند درست بخواند، همان نحو كه مى تواند انجام وظيفه نمايد كه «لا يكلّف الله نفساً الاّ وُسْعها». 17/3/78

(س 793)بنده به علّت لكنت زبان، قادر به تلفّظ صحيح حرف «راء» و بعضى حروف ديگر نيستم. قرائت نمازم چه صورتى دارد؟ و اگر امامت جماعت را به عهده داشته باشم، وظيفه من و مأمومين چه خواهد بود؟

ج ـ خواندن حمد به مقدار مقدور در اداى كلمات و خواندن حمد و سوره و غير آن ها از اذكار نماز، در اِسقاط تكليفْ كفايت مى كند. «لا يكلّف الله نفساً الاّ وسعها»؛ و امامت كسى هم كه حمد را به قدر قدرتش صحيح مى خواند، براى ديگران مانعى ندارد؛ چون اداى وظيفه امام جماعت، كافى در صحّت اقتداست. آرى، مأموم نسبت به حمد و سوره، هر كجا را كه ديد امام نمى تواند صحيحش را ادا كند، احتياط آن است كه مأموم، صحيح آن جمله را قرائت نمايد. 12/10/78

(س 794)مدّتى است بعد از پايان سوره اخلاص، يك بار «كذلك الله ربّنا» مى گفتم و فكر مى كردم در رساله اين طور آمده؛ امّا اخيراً ديدم كه اين ذكر سه بار بايد گفته شود. تكليف نمازهايم چيست؟

ج ـ نمازهاى گذشته، صحيح است و قضا ندارد و نسبت به آينده، سعى شود مستحبّات را همان طور كه وارد شده مراعات فرماييد. 14/7/78

(س 795) تكليف نمازهاى خوانده شده كسى كه نمى دانسته است كه دو سوره فيل و قريش در نماز يك سوره به حساب مى آيد، چيست؟

ج ـ چون نمى دانسته كه دو سوره فيل و قريش يكى هستند ، نمازهاى خوانده شده او صحيح است. 4/11/71

(س 796) چرا بعضى نمازها را بلند و بعضى نمازها را آهسته مى خوانيم؟

ج ـ از مسائل تعبدى است كه در روايات به آن دستور داده شده و حكمت و فلسفه اش برما روشن نيست و اصولاً چون عبادات، ثناى خداوند است پس كيفيت ثناء براى او را خودش بايد معلوم نمايد. 21/12/80

(س 797) اگر نمازهاى صبح، مغرب و عشا را بلند نخوانيم، آيا نماز باطل است؟ اگر فقط حمد و سوره را بلند بخوانيم، كافى است؟

ج ـ اگر مرد عمداً حمد و سوره را در نمازهاى صبح، مغرب و عشا بلند نخواند، نمازش باطل و نسبت به بقيّه اذكار مخيّر است، امّا تسبيحات اربعه در همه نمازها بايد آهسته خوانده شود. 24/4/75

(س 798) منظور از بلند خواندن حمد و سوره در نمازهاى جهريه و آهسته خواندن آن دو، در نماز ظهر و عصر چيست؟ آيا گذراندن از قلب، كافى است؟

ج ـ منظور از بلند خواندن حمد و سوره در نمازهايى كه بايد بلند خوانده شود، اين است كه تُن و جوهره صدا، آشكار شود، برخلاف نمازهايى كه بايد آهسته خوانده شود كه نبايد جوهره صدا ظاهر شود، و از قلب گذراندن هم كافى نيست. 4/10/75

(س 799) در نمازهايى كه بايد در آن ها حمد و سوره آهسته خوانده شود (مانند نماز ظهر)، اگر سهواً يك حرف يا كلمه با صداى بلند، خوانده شود، آيا تكرار و خواندن آن حرف يا كلمه با صداى آهسته، واجب است؟

ج ـ در صورتى كه شخص قصد و توجه نداشته باشد، لازم نيست كه دوباره خوانده شود؛ و اگر عمداً در جايى كه مى بايست آهسته بخواند، حمد و سوره را بلند بخواند، نمازش باطل است و بايد در وقت ، آن را به صورت ادا و خارج از وقت، قضاى آن را به جا آورد. 2/3/68

(س 800) گفتن ذكر «بحول الله وقوّته أقوم وأقْعُد» و همچنين «سمع الله لِمَن حمده»براى كسى كه نشسته نماز مى خواند، چه حكمى دارد؟

ج ـ در ذكر «سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِده»، فرقى بين كسى كه ايستاده يا نشسته نماز مى خواند، نيست؛ امّا ذكر «بحول الله و قوّته أقوم و أقعد»، از روايات استفاده مى شود كه مخصوص كسى است كه نمازش را ايستاده مى خواند؛ چون در روايات گفتن ذكر، مقيّد شده به اين كه در حال قيام و برخاستن باشد. 7/6/79

(س 801) همان طور كه معلوم است در قرائت نماز، حمد و سوره در نماز ظهر و عصر بايد آهسته خوانده شود و در نماز صبح و مغرب و عشا بايد بلند خوانده شود، آيا واجب، احتياط واجب، احتياط مستحب يا مستحب است كه انسان صدايش را بلند كند تا صداى خود را بشنود، يا اين كه لزومى ندارد كه انسان، صداى خود را بشنود؟

ج ـ آنچه معتبر است، صدق خواندن و قرائت است و محض حركت زبان، مانند حركت و قرائت در قلب و دل، كفايت نمى كند و شنيدن و نشنيدن، فى حدّ نفسه، دخالتى ندارد. 25/10/78

(س 802) بلند خواندن قرائت حمد و سوره نماز ظهر روز جمعه (براى مرد يا زن) چه حكمى دارد؟

ج ـ جَهر در قرائت نماز ظهر روز جمعه، نه تنها جايز، بلكه على الأقوى مستحب است. 31/6/79

(س 803) منظور از «وقف به حركت» يا «وصل به سكون» چيست؟ معيار براى عدم تحقّق وصل به سكون چيست؟ آيا مكث يك ثانيه اى يا ذرّه اى نفس كشيدن كافى است؟

ج ـ معناى وقف به حركت آن است كه زير يا زِبَر يا پيشِ آخر كلمه اى را بگويد، بين آن كلمه و كلمه بعدش فاصله دهد و مثلاً بگويد: «الرحمن الرحيم» و ميم «الرحيم» را زير بدهد و بعد، قدرى فاصله دهد و بگويد: «مالك يوم الدين»؛ و معناى وصل به سكون آن است كه زير يا زِبَر يا پيشِ كلمه اى را نگويد و آن كلمه را به كلمه بعد بچسباند، مثل آن كه بگويد: «الرحمن الرحيم» و ميم «الرحيم» را زير ندهد و فوراً «مالك يوم الدين» را بگويد و معيار صدق عرفى بر وقف يا وصل است. 20/11/78

(س 804)وصل به سكون و وقفِ به حركت در حمد و سوره و اذكار مستحبّى و واجب و تشهّد و سلام، چه حكمى دارد؟

ج ـ احتياط مستحب آن است كه در نماز، وقف به حركت و وصل به سكون ننمايند.

20/11/78

(س 805)در نماز، در قرائت يا غير قرائت، هر جا كه صورت امرى دارد، مانند «إهدنا»، «ربّنا آتنا» و «تَقَبَّل شفاعتنا» و امثال اين ها، اگر كسى قصد انشا كند، درست است يا نه؟

ج ـ آنچه در قرائت حمد و سوره معتبر است، قصد قرآنيّت است؛ ليكن گذراندن معانى در ذهن، مضرّ به صحّت آن نيست و نبايد حمد و سوره را به قصد انشاى دعا خواند. آرى، قصد انشاى دعا در ادعيه نماز، مثل دعاها، صحيح و درست است.

(س 806) اگر كسى نمى دانست كه نمازش را بايد حتماً با تلفّظ صحيح بخواند و بعد از پنج، شش سال بفهمد، تكليفش چيست؟ و اگر بداند كه بايد با تلفّظ صحيح بخواند و ياد هم گرفت و بعد از چند سال فهميد كه چند حرف را اشتباه متوجّه شده و تلفّظ مى كرده، و يا اين كه ياد گرفته، ولى يادش رفته كه بايد آن را درست تلفّظ نمايد، چه بايد بكند؟

ج ـ نمازهاى خوانده شده، محكوم به صحّت است و قضا ندارد و نسبت به آينده هم زيادتر از متعارف و قدرت تكليف ندارد. 17/1/78

(س 807) در نماز، تسبيحات اربعه را چند مرتبه بايد خواند؟ آيا هنگامى كه عجله داريم، مى توانيم يك مرتبه بخوانيم؟

ج ـ يك مرتبه خواندن كافى است و نماز نيز صحيح است. 24/4/75

(س 808) اگر تسبيحات اربعه، كمتر يا بيشتر از سه مرتبه گفته شود، چه حكمى دارد؟

ج ـ يك مرتبه خواندن، كفايت مى كند و خواندن سه مرتبه، مستحب است و خواندن مازاد بر آن، به قصد ذكر مطلق، بلا اشكال است. 4/7/74

(س 809) چنانچه شخصى در نماز، عمداً تسبيحات اربعه را بيش از سه بار تكرار كند، آيا اشكالى دارد؟

ج ـ در صورتى كه به قصد ورود نباشد، مانعى ندارد. 15/1/76

(س 810) شخصى به تصور اينكه تكرار تسبيحات اربعه، بيش از سه بار در ركعت سوم و چهارم مستحب است، چنين نماز خوانده است. تكليف او نسبت به نمازهاى قبلى چيست؟

ج ـ نمازهاى گذشته او صحيح است. 5/5/75

(س 811)اگر شخص در حالى كه حكم را نمى داند، تسبيحات اربعه را بلند بگويد، آيا پس از آگاه شدن بايد نمازهاى قبلى را اعاده كند يا خير؟

ج ـ نمازهاى قبلى اعاده و قضا ندارد، چون جهلش از روى تقصير و بى مبالاتى به دين نبوده و چنين جهل هايى مرفوع و بى اثر است. 22/10/76

(س 812) اگر در نماز شك كنيم كه چه تعداد تسبيحات اربعه گفته ايم، چه بايد بكنيم؟

ج ـ چون يك مرتبه كافى است، شكّ در زياده از آن، بى اثر است. 17/1/78

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org