Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: کتابخانه فارسی
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: مسائل متفرّقه غسل

مسائل متفرّقه غسل

(س 428) آيا مى توان يك غسل واجب و يك غسل مستحب (مثل جنابت و جمعه) را با هم انجام داد و نيّت جمع كرد؟ غسل واجب و غسل رجايى (مثل غسل توبه) را چطور؟ غسل مستحب و رجايى را چطور؟

ج ـ آرى، مانعى ندارد و تداخل اغسال، مطلقاً جايز است. 7/8/74

(س 429) آيا در انجام غسل هاى متعدد، ترتيب لازم است يا خير؟ يعنى زنى كه جنب است و بعداً حيض مى شود و نيز غسل ديگرى بر او واجب شده است، بايد به ترتيب اول غسل جنابت كند و بعد غسل حيض و... يا اينكه ترتيب لازم نيست؟

ج ـ ترتيب لازم نيست و با يك غسل هم مى تواند همه را نيّت كند و مجزى هم هست. 14/1/75

(س 430) آيا با غسل هاى مستحب، مانند جمعه و غيره يا غسل هاى واجب، غير از جنابت مى توان نماز خواند و مجزى از وضو است، و يا اِجراء و عدم لزوم وضو اختصاص به غسل جنابت دارد همان طور كه در مرسله ابن ابى عمير آمده «كلّ غسل قبله وضوء الاّ غسل الجنابة» و يا در مرسله ديگرش آمده «في كلّ غسل وضوء اِلاّ الجنابة»؟

ج ـ اظهر اِجزاء غسل از وضو در همه اغسال است و اختصاص به جنابت ندارد و همان طور كه در صحيحه محمد بن مسلم آمده «الغسل يجزىء عن الوضوء و اىّ وضوء اطهر من الغسل» غسل به خاطر اطهريتش در همه جا مجزى از وضو است و لسان مثل صحيحه به خاطر اظهريت بر لسان مرسله، مقدم است و ظاهر بر اظهر حمل مى شود و با جمع عرفى، تعارض بر فرض تحقّق، بدوى مى باشد. 10/12/78

(س 431) كسى كه علايم منى را نمى دانسته و فكر مى كرده كه هر آبى غير از بول كه از انسان خارج مى شود، در حكم منى است و به جهت خروج يكى از آن ها مثل مَذى، غسل جنابت نموده و با آن غسل، نماز خوانده است. تكليف نمازهايى كه اين شخص خوانده چيست؟ آيا بايد قضا نمايد يا خير؟

ج ـ بايد نمازهايى را كه يقين دارد با چنين غسلى خوانده، قضا كند. 4/3/76

(س 432)اگر شخص با وجودى كه مى داند تنها در صورت تيمّم، وقت براى نماز خواهد داشت غسل نمايد، حكم غسل او چگونه است؟

ج ـ غسل كسى كه وظيفه اش تيمّم است، اگر در ضيق وقت غسل نمايد، باطل است.

6/11/78

(س 433) آيا شخص جنب مى تواند دعاهاى مفاتيح را بخواند؟

ج ـ مانعى ندارد هر چند در دعا آيه اى باشد كه در سوره هاى عزائم آمده اگر چه احتياط در ترك آن آيه در دعا مى باشد، چون به قصد قرآنيت خوانده نمى شود، بلكه تضمين دعا با الفاظ قرآن است. 25/6/86

(س 434) لمس كردن القاب معصومين(عليهم السلام) مثل رضا، كاظم و... براى شخص جُنب و نيز شخص بدون وضو چه حكمى دارد؟ آيا لمس كردن پول منقّش به القاب معصومين جايز است؟

ج ـ لمس آن ها براى جُنب و نيز بدون وضو، خلاف احتياط است، هر چند حرام نيست؛ امّا آنچه منقوش است، مثل نقد رايج، حتّى به مثل اسماء الله تعالى، جواز، خالى از قوّت نيست. 17/11/77

(س 435)آيا براى زن حائض جايز است گردنبندى را به گردن داشته باشد كه اسم مبارك پيامبر(صلى الله عليه وآله) بر آن نقش شده است؟

ج ـ اگر نام مبارك پيامبر(صلى الله عليه وآله) با بدن تماس پيدا نكند، حرام نيست؛ وگرنه نبايد به گردن آويزان نمود. 24/12/76

(س 436) عده اى از بانوان براى پيشگيرى از باردارى، از ابزارهاى داخل رَحِمى (اى.يو.دى) استفاده مى كنند، از نوع جديد اين وسيله، معمولاً براى خانم هايى كه عادت ماهانه سنگين دارند، براى كم كردن ميزان خونريزى نيز استفاده مى شود. حال سؤال اين است كه خانمى قبلاً داراى عادت ماهانه وقتيه و عدديه بوده، پس از كارگذارى اين وسيله، عادت خود را از دست داده است، به اين صورت كه بيش از يك ماه كاملاً پاك است و بعد از آن، مدت پانزده تا بيست روز يا كمتر و بيشتر، فقط لك مى بيند و هيچ گاه سه روز پشت سر هم خون نمى بيند، به اين صورت كه مثلاً يك روز خون مى بيند (به صورت رگه هاى خونى در ترشح)، سپس يك يا دو روز پاك است، دوباره لك مى بيند و سپس چند روز پاك است و دوباره لك مى بيند و دقيقاً هم نمى داند چه زمانى كاملاً پاك خواهد شد. وظيفه اين خانم از جهت انجام عبادات روزهايى كه بايد حيض حساب كند و يا احتياط نمايد و زمان مناسب براى غسل، چگونه است؟ آيا همه اين روزها را بايد حيض قرار دهد، يا بايد در تمام اين روزها احتياط نمايد و يا اصلاً هيچ كدام حيض محسوب نمى شوند؟ همچنين اگر فرضاً در وسط اين دو يا سه روز، پشت سر هم لكه بينى داشته باشد، و يا در صورتى كه به فرضْ مجموع خون ها (به صورت مقدار كم و فقط لكه بينى، بدون اينكه سه روز اول پشت سر هم باشد) ده روز يا كمتر طول بكشد، چه حكمى دارد؟

ج ـ در حيض، ديدن سه روز متوالى خون در اول آن، شرط تعبّدى است و تا هر زمان كه اين شرط حاصل نشود، محكوم به استحاضه است، و توالى خروج خون كه شرط است، اعم است ازاينكه خون از فَرْج بيرون آيد، يا صرفاً از رَحِم به داخل فَرْج بيايد و به هر حال، بايد توالى احراز شود و با شك هم محكوم به استحاضه است؛ ولى بعد از سه روز اول، توالى شرط نيست و خون حيض مدتش شرعاً از ده روز تجاوز نمى كند. پس اگر خروج خونى كه شرايط و علايم حيض را دارد، از ده روز تجاوز نمايد، مازاد بر عادت سابق و هميشگى استحاضه است، و اگر به ده روز ختم شود، همه آن محكوم به حيض است، و اگر زنى عادت زنانه ثابت ندارد، ولى شرايط و علايم حيض را در بيش از ده روز مى بيند، بايد هفت روز آن را حيض قرار دهد، به شرط آنكه عادت خويشان وى نيز هفت روز باشد، وگرنه بايد به تفصيلى كه در مسائل مضطربه «رساله توضيح المسائل» اين جانب آمده، مراجعه شود. 23/10/75

(س 437) رَحِم زنى را طى يك عمل جرّاحى برداشته اند. خونى كه از مجراى عادى دفع خون خارج مى شود، محكوم به حيض است يا استحاضه يا قروح و جروح؟

ج ـ نه حيض است و نه استحاضه؛ بلكه خون قروح و جروح است. 7/3/76

(س 438) قبل از ازدواج، سه سال بود كه عادت مى شدم، ولى نمى دانستم كه بايد غسل حيض انجام دهم. فقط زير دوش مى رفتم و صلوات بر محمد و آل او(عليهم السلام)مى فرستادم و روزه هايم را هم مى گرفتم. آيا نماز و روزه هايم قضا دارد يا خير؟

ج ـ هر چند ظاهراً غسل، به همان نحو كه در سؤال آمده، مبرىء ذمّه بوده (چون قصد قربت، حاصل و جهل هم از راه قصور بوده كه موجب سعه و رفع است)، ليكن احتياط كردن و قضاى تدريجى نمازها به نحوى كه در مشقّت و حَرَج قرار نگيريد، خوب و مطلوب است، هر چند رعايتش لازم نيست؛ امّا روزه ها قطعاً درست است و قضا ندارد، چون بقاى بر حيض، عمدى نبوده است. 18/10/75

(س 439) در مواقعى كه زن عادت ماهانه را مى گذراند و نزديكى با او حرام و گناه است، اگر انسان با همسر خود به معاشقه و ملاعبه بپردازد و انزال حاصل شود، آيا اين عمل هم محكوم به حرمت است يا نه؟ در صورت حرام بودن، آيا عَرَق ناشى از اين عمل هم همان حكم عَرَق جُنب از حرام را دارد؟

ج ـ غير از نزديكى در زمان حيض، بقيّه كارها مانند ملاعبه و معاشقه، هرچند باعث انزال منى باشد، جايز است و عَرَقش هم عرق جُنب از حرام نيست، چون جنابت با ملاعبه و معاشقه با همسر، جايز است. آرى، ملاعبه با همسر در حال حيض، از ناف به پايين تا زانو، مكروه است. 22/5/76

(س 440) آيا زن ها مى توانند براى جلوگيرى از عادت ماهانه، قرص بخورند يا خير؟

ج ـ جايز است. 4/3/76

(س 441) آيا زن حائض مى تواند موهاى خود را حنا بگذارد يا رنگ كند و يا آرايش كند؟

ج ـ اشكالى ندارد، هر چند كراهت دارد. 6/3/76

(س 442) آيا عرق بدن زن حائض، نجس است؟

ج ـ خير. 7/3/76

(س 443) خونى كه دختر پس از شب عروسى به مدت يك يا دو روز مشاهده مى كند، آيا غسل دارد يا خير؟

ج ـ خير، اين خون غسل ندارد، و بايد پس از آنكه غسل جنابت را انجام داد، خود را براى نماز تطهير كند. 4/6/76

(س 444) مقاربت زن و شوهر بعد از حيض و قبل از غسل حيض، چه حكمى دارد و نوزاد حاصل از اين مقاربت چه حكمى دارد؟

ج ـ مانعى ندارد و تنها مكروه است، و فرزند هم حلال زاده و مانند بقيّه فرزندان است، و ولد حيض نيست. 1/6/75

(س 445)شخصى بلافاصله پس از پاك شدن همسر خود از خون حيض با وى همبستر مى شود و در اثناى دخول، لكّه خون مى بيند. با توجّه به اين كه مدّت حيض زن يك هفته بوده، آيا كفّاره دادن در اين جا واجب است؟ اگر كفّاره بر او واجب است، لطفاً مقدار آن را بيان فرماييد؟ و شخصى كه با توجّه به هفت روزه بودن حيض همسرش به تصوّر اين كه پاك شده است، دخول كند، و در اثناى دخول، لكّه خون ببيند، كفّاره او به چه صورت است؟

ج ـ دادن كفّاره واجب نيست، چون فكر مى كرده كه زن او در عادت نيست؛ اما اگر عالم به حيض بودن زن باشد، مجامعتش حرام و معصيت و گناه و مخالفت با نهى صريح قرآن است و احتياط در دادن كفّاره هم مطلوب است. 17/11/76

(س 446) زنى حائض يا به خاطر جهل به مسئله و يا عمداً، حائض بودن خود را به شوهر نمى گويد و بعد از جماع براى مرد يقين حاصل مى شود كه زن در حال حيض بوده است، آيا كفّاره دارد يا نه؟ و اگر دارد، بر عهده زن است يا مرد يا هر دو؟

ج ـ چون مرد نمى دانسته است، كفّاره اى بر او نيست، و زن هم كه آگاه بوده و به مرد اطّلاع نداده، معصيت كرده است، ليكن بر زن نيز كفّاره اى واجب نيست. 7/8/73

(س 447) كسى كه به مسئله غسل حيض و وجوب آن آشنايى نداشته و براى مدتى نماز و روزه اش را بدون غسل به جا آورده است، چه تكليفى دارد؟

ج ـ چون غسل جنابت در هر زمان كه انجام گرفت، مجزى از اغسال ديگر است (هر چند آن اغسال مورد جهل وفراموشى و عدم توجه انسان باشد)، بنابراين،بعد اززمان غسل جنابت تازمان حَدَث ديگر، نمازهايش درست بوده است وبقيّه را كه با حيض و حَدَث خوانده، بايد قضا نمايد، چون از موارد لزوم اعاده و قضاست. 7/10/71

(س 448) خانمى صاحب عادت عدديه است (عادتش هميشه هفت روز بوده است)، ولى در ماه مبارك رمضان، در روز هشتم نيز لك مى بيند. اين لك چه حكمى دارد؟ آيا حيض است يا استحاضه؟

ج ـ اگر مطمئن است كه به ده روز نمى رسد، محكوم به حيض است، و اگر مطمئن است كه از ده روز تجاوز مى كند، استحاضه است، و اگر شك دارد، بايد بين اعمال مستحاضه و تروك حائض، جمع كند، تا معلوم شود كه تجاوز مى كند يا نه. اگرتجاوز كرد، معلوم مى شود كه استحاضه بوده، و فرض هم اين است كه به وظايفش عمل نموده، و اگر تجاوز نكرد، معلوم مى شود كه حيض بوده و بايد مجدّداً غسل حيض را انجام دهد، وچون محرّمات حائض را ترك نموده، بازگناهى براو نيست. 30/4/69

(س 449)هل اجرة الماء و تسخينه فى غسل المرأة من الجنابة والحيض والنفاس و الاستحاضه على زوج ها؟

ج ـ الظاهر انّه من الانفاق الذى تستحقه الزوجه أجرة الحمّام عند الحاجة سواءِ كان، للاغتسال أو للتنظيف اذا كان بلدها مما لم يتعارف الغسل والاغتسال أو يتعذر أو يتعسّر و كذا أجرة التسخين ان احتاجت اليه. 16/6/79

(س 450) اين جانب محتلم شدم و از آن جا كه در صورت تيمّم كردن هم فرصت كافى براى خواندن نماز نداشتم، غسل نمودم. آيا غسل بنده صحيح است؟ و اگر صحيح نيست، با توجّه به اين كه بعد از آن چند بار ديگر محتلم شده ام و غسل جنابت انجام داده ام، حكم روزه هايى كه در اين حالت در ماه رمضان گرفته ام چيست؟ آيا كفّاره لازم دارد؟

ج ـ با توجّه به عدم فرصت براى نماز خواندن، در صورت تيمّم كردن، غسل شما صحيح بوده است و كفّاره اى لازم نيست. 6/11/78

(س 451)اگر انسان در شب بداند كه صبح براى غسل آب پيدا نمى كند، با اين حال مى تواند با همسر خويش نزديكى كند يا خير؟

ج ـ اگر مى تواند تيمّم نمايد، جايز است و مانعى ندارد؛ ولى اگر مطمئن است كه قدرت بر تيمّم ندارد و فاقدالطّهورين مى شود، احتياط در ترك است. 7/5/76

(س 452)آيا محتلم شدن و استمنا براى فرد مذكر مجرّد، گناه است؟

ج ـ محتلم شدن در خواب و يا بيدارى از راه حلال، حرام نيست؛ ليكن استمنا (انسان با خود كارى كند كه منى از او خارج شود)، حرام و معصيت است و باعث بيمارى هاى روحى و عصبى و غير آن مى شود و بايد به خدا پناه بُرد و با اراده جدّى، خود را از اين گونه معاصى كه داراى ضرر دنيوى زودرس و عذاب اخروى است، نجات داد. 29/1/79

(س 453) اگر كسى استمنا كند و از آمدن منى جلوگيرى كند يا منى از او بيرون نيايد، اين عمل چه حكمى دارد؟

ج ـ تا منى بيرون نيامده باشد، جُنب نيست؛ ولى استمنا به هر نحو، حرام است و فرقى نمى كند كه بعد از لذّت بردن به وسيله استمنا منى بيرون بيايد يا نه. 11/8/78

(س 454) استمنا چه حكمى دارد؟ اگر اين امر، موجب آرامش فكرى و پرهيز از انجام دادن گناه در عرصه اجتماع شود، چه حكمى دارد؟

ج ـ حرام است و امور ذكر شده، مجوّز آن نيست.

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org